نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
عضو هیئت علمی دانشکده فرماندهی و ستاد آجا
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The purpose of this study is a case study of the role of military command style from the perspective of Amir Shahid General Sayad Shirazi (decision making, planning and planning, organization, coordination and control, motivation and initiative) in impact-oriented operations against emerging military threats. The research method is descriptive and correlational. The statistical population includes the commanders of Nezaja regional camps in 1397. Due to the fact that the number of regional and tactical bases is limited and therefore the number of statistical population is equal to the sample size. In this study, two questionnaires of military command style and impact-based operations against emerging military threats were used to collect data. The Kolmogorov-Smirnov test and Pearson correlation coefficient were used to investigate the relationship between independent variables and the dependent variable of impact-based operations against emerging military threats. After performing the above test and at a significance level of 0.5, the accuracy of the research hypotheses was confirmed and it was found that the components of military command style in impact-based operations have an impact against emerging direct military threats.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
عملیات تاثیر محور علیه تهدیدات نوپای نظامی تنها بخشی از یک تصویر بسیار بزرگتر است که با ماهیت در حال تغییر جنگ، سروکار دارد. از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و کمونیسم جهانی تهدیدها و چالشهای جدیدی پدید آمدهاند. تکنیکهای مدرن مدیریت اطلاعات ما را قادر به انقلاب در امور نظامی و ارتباط حسگر به سلاح ساختهاند. استفاده برتر از اطلاعات ضروری است، همانگونه که ارتباط بین تمامی مولفههای نیرو در یک مجموعهی کلی نیز چنین است. استراتژی دوران صنعتی، یعنی انبوه نیرو در مقابل انبوه نیرو، دیگر قابل انجام نیست. نیروهای نظامی در ماموریتهایی شرکت خواهند کرد که با صرف جنگیدن تفاوت دارند. این نوع عملیات نظامی ائتلاف محور به نحو فزایندهای به یک هنجارتبدیل شده است، ولی ماهیت موقت ائتلاف، مشکلاتی را به وجود میآورد که در ساختار نیروی ناهمتراز که دارای یک ملیت واحد است وجود ندارند. بهکارگیری نیروی نظامی در دههی آینده نیز در کنار متحدان یا شرکای ائتلافی انجام خواهد شد. بسیاری از این موضوع واهمه دارند که عملیات نظامی غیرجنگی ممکن است باعث محدودیت تعداد واحدهای رزمی و طبیعتاً تضعیف تواناییها و آمادگیهای موجود شود. این تنها یکی از تهدیدهایی است که بسیاری از نیروهای نظامی با آن دست به گریبان هستند. به علت فشاری که بر بودجههای نظامی در اروپا وجود دارد، نوعی شکاف در قابلیتهای نظامی آمریکا وکشورهای اروپائی عضو ناتو در این دهه در حال شکلگیری است. این موضوع بخت کشورهای اروپائی برای دستیابی به نیرویی نظامی که قادر به ایجاد تاثیرات انبوه بدون انبوه سازی نیرو باشد را محدود میکند، چون لازمهی این کار حرکت از جنگ سکو محور به جنگ شبکه محور، به منظور متلاشی کردن سریع اراده و انسجام دشمن است. احتمالاً بزرگترین عدم توازنهای در حال شکلگیری در زمینهی قدرت آتش عمیق، توانائی همزمان سازی مانور، و حفاظت از نیرو خواهد بود. این شکاف در حال شکلگیری باید پر شود، چون تنها توانائیهای متوازن باعث هم افزایی شده و گزینههای متعددی را در اختیار تصمیم گیرندگان قرار میدهد. ترکیبی از رزم و مانور دقیق منجر به تشکیل نیروهایی با مزیتهای متوازن و کامل میشود. هدف چنین توازنی دستیابی سریع به اهداف استراتژیک با حداقل هزینه از طریق ایجاد تاثیرات سرنوشت ساز است. این موضوع از اهمیت بیشتری برخوردار است، چون مشخصهی جنگ آینده، دستیابی به اهداف روانی، دستورهای ماموریت گونه[1]،کاهش وابستگی به حمایت لجستیکی و تاکید بر مانور است. (زد، جوباگی، سهراب سوری، 1385)
دشمنی که در جنگهای آینده با او روبهرو خواهیم بود احتمالاً تقسیم شده، شامل گروههای کوچک و مهاجم خواهد بود و به صورت شبکههایی در فراسوی مرزهای ملی عمل خواهد کرد. ارتباط بین جنگ و جنایت افزایش خواهد یافت و تمایز بین اهداف غیر نظامی و نظامی به تدریج فرسایش یافته و ممکن است به طور کامل حذف شود.قسمت اعظم فضای جنگ در مناطق شهری همراه با پیچیدگی و شقاوت بیسابقه خواهد بود. برای مقابله با این چالشها، کانون توجه اطلاعات باید الگوهای فرهنگی و اجتماعی باشد تا به کسب آگاهی موقعیتی برتر کمک کند.( حیدری، 1392، 112)
سبک فرماندهی از دیدگاه شهید صیاد شیرازی به پنج بخش ، تصمیم گیری، طراحی و برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی و کنترل، ایجاد انگیزه و ابتکار تقسیم میشود. در بخش اول ضمن تعریف تصمیمگیری، ویژگیهای فرمانده که منجر به تصمیمات موفق در شرایط جنگ میشود مورد بررسی قرار می گیرد. در بخش دوم به مفهوم طراحی و برنامهریزی فرمانده در صحنه نبرد و در بخش سوم مفهوم سازماندهی و نحوه عملکرد فرماندهان در سازماندهی افراد تحت امر خود، قسمت چهارم هماهنگی و کنترل در شرایط جنگی مورد بررسی قرار گرفته و در بخش پنجم نیز انگیزه و ابتکار فرماندهان در صحنه نبرد عملیات تاثیر محور اشاره می شود. ( حسینی، 1391، 89)
مبانی نظری
در این پژوهش بر مبنای ادبیات بیان شده فرآیند سبک فرماندهی، متغیر مستقل ( تصمیمگیری، سازماندهی،) و عملیات تاثیر محور علیه تهدیدات نوپای نظامی متغیر وابسته در نظر خواهد گرفته شد.
تعاریف عملیات تاثیر محور
عملیات تاثیر محور روشی برای طرحریزی، اجرا و ارزیابی اقدامات طراحی شده برای رسیدن به نتایج مورد نظر به منظور دستیابی به نتایج مطلوب در حوزهی امنیت ملی است.( کرامتزاده، 1388، 4)
فرآیند کسب یک نتیجه یا تاثیر استراتژیک مطلوب بر دشمن از طریق کاربرد همافزا و تجمعی انواع قابلیتهای نظامی و غیرنظامی در تمام سطوح نبرد. عملیات تاثیر محور بیانگر رویکرد یا شیوهی تفکری است برای طرحریزی، اجرا و ارزیابی عملیات نظامی، با تاکید بیشتر برای نتایج اقدامات نظامی و نیز توجیه نحوهی پیدایش آن نتایج و توجه کمتر به صرف اجرای آتش، حجم مهمات مورد استفاده و منابع مادی تخصیص یافته هدف نهائی عملیات تاثیر محور، یافتن راهی است که از طریق اقدامات مناسب بتوان رفتار دشمن را تغییر داد ( محمدی نجم،1387،189)
عملیات تاثیر محور به عنوان فرآیندی برای دستیابی به نتیجه یا تاثیر استراتژیک مطلوب بر دشمن از طریق کاربرد همافزا و جمعی انواع قابلیتهای ملی در تمام سطوح نبرد تعریف میشوند.. ( زد جوباگی، سوری،1385،60)
ریشههای عملیات تاثیر محور
جان واردن کسی بود که شالودهی عملیات تاثیر محور را با ترسیم دشمن به عنوان یک سیستم و جنگهای آینده را به عنوان جنگ موازی پایهریزی کرد. به اعتقاد او، برتری فناورانه به آمریکا امکان خواهد داد به صورت همزمان به اهداف متعدد حیاتی در سطحی استراتژیک حمله کند و به این ترتیب سیستم دشمن را بدون اینکه امکان واکنش به موقع داشته باشد منهدم سازد. دپتولا[2] مفهوم جنگ موازی را با بیان اینکه اعمال سریع قدرت، بهتر از حضور نیرو باعث دستیابی به اهداف میشود، گسترش داد. به نظر او فناوری کاربرد و لزوم استفاده از نیروهای زمینی را کاهش داده است.
فرآیند طرحریزی عملیات تاثیر محور
فرآیند طرحریزی عملیات تاثیر محور به صورت چرخهای از طرحریزی و اجرای دائمی و تکراری تصور میشود که دارای پنج مرحله است:
مشخصهای که طرحریزی تاثیر محور را از طرحریزی هدف محور سنتی متمایز میکند عبارتست از آگاهی وسیعتر و عمیقتر نسبت به دشمن از طریق کنار هم قرار دادن اطلاعاتی که از منابع مختلف به دست آمده است. یک تیم شبکهای و توزیع شده از کاشناسان فرهنگی، رفتاری، فنی، اقتصادی، سیاسی و نظامی این آگاهی را از طریق تحلیل پیچیدهی سیستمها به دست میآورند. عملیات تاثیر محور گامی فراتر از اقداماتی است که به کسب یک هدف منجر میشود.
عملیات تاثیر محور علیه تهدیدات نوپای نظامی
عملیات تاثیر محور یعنی اثر گذاشتن بر تفکر و رفتار دشمن، و نه صرفاً شکست دادن نیروهای او. عملیات تاثیر محور نه صرفاً یک نبرد تاکتیکی است و نه اختصاصاً دارای ماهیتی نظامی، بلکه در برگیرندهی طیف کاملی از اعمال سیاسی، اقتصادی و نظامی است که یک کشور ممکن است برای شکل دادن به رفتار دشمن به آنها مبادرت ورزد. استراتژی تاثیر محور وادار کردن دشمن به انجام خواست ماست. عملیات تاثیر محور وسعت دید و انعطافپذیری چشمگیری به ما میدهد. این تدبیر به عملیات نظامی در زمان صلح، بحران و جنگ در چارچوب یک تلاش ملی، سیاسی، اقتصادی و نظامی و منسجم نگاه میکند.
تدبیر عملیات تاثیر محور یا به اختصارEBO [3]، شکل جدیدی از بهکارگیری نیروست که در ابتدای سالهای دههی 1990 مطرح گردید. قبل و طی قرن بیستم بیشتر درگیریهای نظامی بین نیروهای متخاصمی رخ داد که سعی داشتند یکدیگر را در میدان نبرد نابود کنند. این هدف که مبتنی بر دو استراتژی غالب آن زمان، یعنی نابودی و فرسایش، بود منجر به جنگهای خونین و طولانی شد. این طرز تفکر تخریب محور به تدریج در اثر سبعیت روزافزون نبردها در قرن بیستم تغییر کرد.( زد جوباگی، سوری، 1385،63)
سقوط اتحاد جماهیر شوروی همراه با فروپاشی پیمان ورشو به 50 سال جنگ سرد پایان داد. این دگرگونی مهم باعث تغییرات فراگیری در شیوههای جنگیدن شد. شیوههای جدید تفکر و شیوههای جدید جنگیدن در آمریکا برای مقابله با طیف وسیعی از دشمنان غیر قابل پیشبینی و مخالف با نظم جهانی موجود شکل گرفته است. برای مقابله با چالشهای آینده باید تمام ابزارهای قدرت ملی را برای کاستن یا مهار کردن منابع بالقوه تهدید از راه ارعاب دائمی و موثر بهکار گرفت.از زمان جنگ دوم خلیجفارس در سال 1991 نیروی هوائی آمریکا در همهی عملیاتهای نظامی بر اساس تدبیر عملیاتی تاثیر محور و با تاکید بر اهداف استراتژیک، بهکار گرفته شده است. جنگیدن در چارچوب عملیات تاثیر محور به ما امکان میدهد در مورد شیوههای غیر از تخریب صرف نیروهای دشمن فکر کنیم. عملیات تاثیر محور به معنی رسیدن به هدف از طریق دستیابی به تاثیراتی است که به دنبال آنها هستیم. این تغییر فکری باعث آزاد شدن منابع و به حداقل رسیدن میزان خسارات و تلفات جانی میشود. عملیات تاثیر محور یک سکوی پرش عالی برای رسیدن به اهداف و مقاصد امنیتیبه شیوهای منسجم و یکدست از طریق ارتباط دادن بهتر ارکان امنیت به یکدیگر است.
ابعاد عملیات تاثیر محور
اگر مفهوم عملیات تاثیر محور جدید نیست، چه چیزی تغییر کرده که آن را از راهبرد سازی سنتی متفاوت کرده است؟ یک استدلال این است که روش بهکارگیری نیرو تغییر کرده است و عملیات حمله به عراق شواهدی از تکامل عملیات تاثیر محور ارائه کرد. بهتر است که به ابعاد راهبردی، عملیاتی و تاکتیکی عملیات تاثیر محور توجه کنیم تا ببینیم، چگونه تکامل یافته است.
در سطح تاکتیکی میتوان عملیات تاثیر محور را روششناسی، برنامهریزی انجام عملیات در نظر گرفت. روششناسی و برنامهریزی به راهبرد ارتباطهای کاری، ترکیب با دیگر فرایندهای برنامهریزی و استفاده از ابزار نظامی و غیرنظامی برای مهار دشمن تاکید دارد. عملیات حمله به عراق نمونهای از این فرایند برنامهریزی است که در آن راهبرد ملی با اهداف عملیاتی ترکیب شده بود. راهبرد ملی تغییر نظام، حذف سلاحهای کشتار جمعی و مهار تروریستها در عراق بود.( حیدری،1392،86 )
در سطح عملیاتی، عملیات تاثیر محور مترادف با سلطة سریع یا مفهوم شناختهشدهتر رهنامه شوک و بهت است. سلطه سریع یا عملیات تعیین کنندة سریع با بهکارگیری یک سلسله موجهای حملات نیرومند علیه بسیاری از اهداف با ترکیب نیروهای دریائی، هوائی ، زمینی و فضائی برای تاثیر گذاری بر درک دشمن و در صورت امکان شامل تصرف و اشغال فیزیکی خاک دشمن است. انجام عملیات حمله به عراق نمونهای قابل رویت از این نظریه ارایه کرد که در آن حملات موشکهای کروز و بمباران هوائی صدها هدف به موازات استقرار نیروهای رزمایشی در روی زمین صورت گرفت. نیروهای رزمی با چنان سرعتی حرکت میکردند که به موازات استقرار نیروهای رزمایشی بر روی زمین، در مدت 13 روز به فرودگاه بغداد در فاصله 20 کیلومتری مرکز شهر رسیدند. در این سطح، عملیات تاثیر محور را میتوان تعامل و همکاری بین فرمانده عملیات و دیگر بازیگران کلیدی نبرد برای مقابله با عدم قطعیت انجام عملیات در مقابل دشمنی پیچیده و انطباقپذیر فرض کرد.( حیدری،1392،87)
در سطح راهبردی، عملیات تاثیر محور را میتوان به عنوان کاربرد تمامی منابع قدرت ملی، سیاسی، نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک برای پرداختن به تمام عناصر قدرت ملی دشمن در نظر گرفت. این ادعا وجود دارد که اتکا به یک منبع قدرت ملی به شیوهای اجتنابناپذیر موجب کاهش تاثیرگذاری کلی شده و انطباق دشمن با یک شکل حمله را به نسبت آسان میکند. عملیات آزادسازی عراق مثال محدودی از کاربرد این مفهوم است. پیش از متوسل شدن به زور از اقداماتی همچون تحریمهای اقتصادی علیه صادرات نفت عراق پس از عملیات طوفان صحرا و مذاکرات دیپلماتیک در شورای امنیت سازمان ملل استفاده شده بود. تشکیل یک ائتلاف برای انجام عملیات و اجرای آن با استفاده از نیروهای مرکب، این اطمینان را به وجود آورد که آمریکا به تنهائی عمل نمیکند. ( منزوی،1381، 86)
هدف از عملیات تاثیر محور :
هدف از این عملیات هم افزا و هماهنگ است به گونه ای که منجر به ایجاد تاثیرهای مطلوب و مورد نظر شود . ارزیابیهای مستمر از دشمن ، اقدامات سیاسی و نظامی نیروهای خودی و همچنین موقعیت و وضعیت متحدان باعث می شود تا فرمانده بتواند روش انجام عملیات را بر مبنای نیل به تاثیرهای مورد نظر تنظیم کند .
ویژگیهای عملیات تاثیر محور
ابعاد عملیات تاثیر محور علیه تهدیدات نوپای نظامی
بعد تاکتیکی عملیات تاثیر محور در حقیقیت بعد برنامهریزی و اولویتبندی اجرای عملیاتهائی است که در نهایت در چهارچوب راهبرد تعیین شده، رسیدن به هدف جنگ را محقق میسازد. به زبان دیگر، سطح تاکتیکی را میتوان ابزار هدفگیری دقیق و کارآمد دانست.
در سطح تاکتیکی برای رسیدن به هدف اصلی، اهداف واسطهای که حمله موفقآمیز به آنها ضمن صرفه جوئی در هزینه و زمان اثر راهبردی نیز خواهد داشت، تعیین میشوند. به عنوان مثال تخریب مرکز فرماندهی و پایش اصلی در عملیات گستردهائی که هدف آن تغییر رفتار سیاسی طرف مقابل است، تاثیر راهبردی دارد. لذا، در سطح تاکتیکی هدف یاد شده را تجزیه و تحلیل کرده و با حمله به یک قسمت از آن میتوان کل سامانه را مختل کرد. به عبارت دیگر، تخریب کلی مرکز یاد شده تبدیل به تخریب بخشی از آن است. بنابراین عملکرد کل سامانه مختل و غیر فعال میشود. نتیجهای که از این قسمت خواهیم گرفت این است در بحثهای دفاعی برای کل اجزای سامانهای کل عملکرد واحدی را به عهده دارند، اهمیت یکسانی در بعد پوششهای حفاظتی قائل باشیم.
در بعد عملیاتی دو اصل مهم در سر لوحه کار متجاوز است:
الف) تعامل و برقراری ارتباطات اثر بخش به منظور تصمیمگیریهای دقیق، سریع و به هنگام بین رهبران غیر نظامی، فرماندهان سطوح عملیاتی و تاکتیکی
ب) هدف قرار دادن ذهن و قوه عاقلهی طرف مقابل در ابتدای عملیات
متجاوز در سطح عملیاتی تلاش دارد با آغاز عملیاتش در سطح وسیعی به اهداف زیادی با ترکیب نیروهای مختلف اعم از هوائی، دریائی و زمینی به طور هم زمان حمله کند، هدف اصلی از اینگونه اقدامات هم زمان و گسترده با بهرهگیری از توانمندیهای پیشگفته، واردن آوردن شوک و بهت اولیه به منظور سردرگم کردن قوه عاقله و ذهن طرف مقابل در اتخاذ تصمیم قاطع و مناسب است. داشتن برنامههائی برای مقابله با اینگونه اقدام متجاوز، بسیار با اهمیت است.
در بعد راهبردی، دشمن متجاوز برای نیل سریع به هدف سیاسی جنگ دو اقدام مهم را در دستور کار خود قرار داد:
الف) استفاده از همه منابع قدرت ملی اعم از سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی و استفاده از ائتلاف انواع تحریم علیه کشور هدف
ب) در بعد نظامی، ممانعت انطباق پذیری طرف مقابل.( حیدری،1391،43)
سبک فرماندهی از دیدگاه شهید صیاد شیرازی:
یکی از وظایف عمده مدیران تصمیم گیری است. طبق نظر برخی کارشناسان علم مدیریت چنانچه تصمیمگیری را از مدیریت جدا کنیم مدیریت مفهومی ندارد. در عین حال ماهیت تصمیم گیری در رده های پایینی، میانی و عالی سازمانها متفاوت است. در رده های پایین سازمان تصمیمات معمولاً از پیش تعیین شده هستند و در یک چهارچوب مقرراتی مثل آیین نامه ها و بخشنامه ها برای اجرا به آنان ابلاغ می شود اما در رده عالی تصمیمات از قبل تعیین شده نیستند وتصمیمگیری بسیار مشکل است و نیاز به اطلاعات، تجربه و همفکری دارد. در شرایط بحرانی و جنگ، تصمیمگیری برای ردههای عالی جنگ بسیار مشکلتر است چرا که در شرایط بحران محدودیت زمان، کمبود اطلاعات، محدودیت منابع و تهدیدات دشمن، تنگناهای سختی را ایجاد می کند. ملاحظه دیگر در امر تصمیمگیری که بسیار مهم و تعیین کننده است نقش ارزشهای فردی مدیر و فرمانده یا رهبر است. انسان موجودی است که در تمامی فرآیندهای تصمیمگیری محور اصلی به شمار میآید و تابع اعتقادات، باورها، طرز تلقی ها و ارزشهایی که محرک وی و شکل دهنده اندیشه و رفتار او هستند. ارزشهای فرد واقعیتهای ملموس و قابل اثباتی هستند زیرا اثرات و پیامدهای آنها را می توان به سادگی در رفتارهای فرد مشاهده کرد. در مورد مدیران و فرماندهان، این مسئله بهوفور صدق می کند. شایان ذکر است انسانها ارزشهای خود را از مذهب، خانواده، اجتماع، فرهنگ و محیطی که در آن زندگی می کنند اخذ می نمایند. البته ارزشها در طول زندگی شکل گرفته و تغییر و تحول می یابند. آنچه که شخصیت شهید صیاد شیرازی را بارزتر می کند شناخت او از شرایط اشغال بخشی از کشور توسط دشمن، روحیّات مردم و مسؤلین در آن شرایط خاص، امکانات و تواناییهای خودی و نهایتاً اقدامات و تصمیمگیری های او در شرایط جنگ تحمیلی است. وی در این شرایط تصمیماتی اتخاذ و اجرا کرده است که تعیین کننده و در نوع خود کم نظیر بوده است.چنانچه به عنوان مصداق بخواهیم نمونهای ذکر کنیم. تدابیر و تصمیماتی است که او پس از انتصاب به فرماندهی نیروی زمینی اتخاذ کرده و باعث شده جنگ از حالت رکود خارج شود. وی با این اقدامات، حالت تهاجمی به نیروهای مسلح و نیروهای تحت امر خود داده است. آنچه تاریخ جنگ و دفاع مقدس شاهد آن است اینکه با اتخاذ حالت جدید، در طول مدت کوتاهی (حداکثر هشت ماه) با انجام عملیاتهای طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس بیش از۹0 % از مناطق اشغالی خوزستان، توسط رزمندگان اسلام آزاد گردید. که شاخص ترین این تصمیمات ایجاد ساز و کاری برای همکاری بین ارتش و سپاه و در اختیار گذاشتن امکانات ارتش برای آموزش، سازماندهی و وارد کردن نیروهای مردمی در قالب بسیج و تحت فرماندهی سپاه پاسدارن در جنگ بود. از ویژگیهای دیگر شخصیتی وی این بود که در فرایند تصمیمگیری بویژه در شرایط بحران هرگز بدون مشورت با فرماندهان، کارشناسان و مشاورین خود تصمیمی نمی گرفت. از ویژگیهای دیگر ایشان، مدیریت بحران، فرماندهی بر صحنه های جنگ و ریسکپذیری او در فرایند تصمیمگیری است. با عنایت به شخصیت شهید صیاد و ارزشهای فردی وی، می توان گفت به هنگام تصمیمگیری، ریسک پذیری این فرمانده دوران دفاع مقدس همواره مبتنی بر تخصص، تعهد، دانش، سجایای اخلاقی، مشورت با خبرگان و توکل بر خدا بوده است.ذکر یک خاطره از زبان وی شاید گویای این مطلب و یا مصداقی بر این مدعا باشد. «در عملیات طریق القدس ارتش و سپاه که با هم دو لشگر و اندی نیرو داشتند، برای حمله به دشمن به صد و ده هزار (۱۱۰۰۰۰) گلوله فقط از یک نوع مهمات نیاز داشتند و ما از این نوع گلوله فقط ۱۳۰۰۰ سیزده هزار تا داشتیم. وقتی آن برادر مسؤل پشتیبانی آتش، این برآورد علمی را به ما نشان داد، اصلاً نفهمیدیم چطور شد که گفتیم: شما بقیه کارها را بکنید، مهمات در راه است و می رسد و بلافاصله به خدا پناه بردیم که خدایا این چه حرفی بود که گفتیم. فقط همین را بگویم تا موقعی که بچهها بستان را گرفتند تا آن موقع، آن برادر مسئول پشتیبانی آتش یادش رفته بود که مهمات چه شد؟»بدون شک تصمیمگیری در چنین شرایط، برای فرماندهی که مسؤلیت جان هزاران رزمنده، مسئولیتهای ملی و اعتبار شخصی خود را همواره در نظر دارد امری بسیار دشوار است. بی توجهی به نظر کارشناسان و برآوردهای علمی آنان، اختلاف فاحش بین موجودی و نیازمندی مهمات که سرنوشت عملیات به آن بستگی دارد و از سوی دیگر درک شرایط جنگی، اشغال سرزمینهایی از کشور و فشارهای دشمن بعثی و غیره چنین بنظر می رسد که فرمانده برای اتخاذ چنین تصمیمی، بایستی ریسکپذیری بسیار بالا و یا روح توکل بالاتری داشته باشد. بنابراین اتخاذ اینگونه تصمیمات که منجر به توفیقاتی نیز شده است، ارزشهای فردی این مدیر و فرمانده دوران دفاع مقدس را مشخص می نماید. (حسینی، 1391،85)
پس از تعیین هدف و یا اهداف اجرایی و تهیه برنامه و نقشه کار، مدیر به دنیای عمل گام میگذارد و در این مرحله سازماندهی نیروها و امکانات، جهت تحقق برنامه لازم و ضروری است. سازماندهی مستلزم آن است که منابع به مؤثرترین شیوه برای حصول هدف ها فراهم شود.شهید صیاد شیرازی هدف از سازماندهی را تقسیم کار در یک مجموعه به گونهای میدانستند که :
این فرمانده شجاع دفاع مقدس، نیروی متناسب با هر ماموریتی را در جای خود قرار می داد و برای هر ماموریتی یک سازمان تعریف می کرد. وی بعد از اینکه در۱۰ مهر سال۱۳۶۰ به فرماندهی نیروی زمینی منصوب شد یکی از اولین کارهایی که انجام داد این بود که افراد را متناسب با هدفی که دنبال میکردند در مناصب گوناگون قرار دادند. ایشان اینکار را در سطوح میانی و عالی انجام دادند و برای لیاقت، استعداد، تخصص و تعهد افراد اهمیت فوق العاده قائل بودند. وی همواره از عناصر شایسته نه تنها استفاده کردند بلکه به معنی واقعی کلمه افراد متعهد و متخصص را صید کردند. (حسینی، 1391، 87)
روششناسی
ابزار جمعآوری اطلاعات
ابزارجمعآوری اطّلاعات در این تحقیق با توزیع پرسشنامه و همچنین موارد مندرج در اسناد و مدارک معتبر و علمی در دسترس در رابطه با عملیات تاثیر محور در ارتباط با موضوع تحقیق میباشد. به علت نداشتن سابقهی نبرد در برابر نیروهای فرامنطقهای در کشور و عدم دسترسی به اطلاعات عملی، محقق از طریق مطالعات کتابخانهای و ارسال پرسشنامه اطلاعات لازم را اخذ و مورد استفاده قرار خواهد داد.
جامعه مورد مطالعه
جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی، فرماندهان در ردهی قرارگاه منطقهای و قرارگاه تاکتیکی لشکرها در نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران میباشد. جامعه آماری ذکر شده جمعاً 15 نفر میباشند با توجه به اینکه تعداد قرارگاههای منطقهای و تاکتیکی محدود میباشد لذا تعداد جامعه آماری با حجم نمونه برابر میباشد. جدول شماره(1)
جدول (1): جامعه آماری
ردیف |
گزینهها |
تعداد جامعه آماری |
تعداد حجم نمونه |
1 |
فرمانده قرارگاه منطقهای نزاجا |
5 |
5 |
2 |
فرمانده قرارگاه تاکتیکی لشکر |
10 |
10 |
|
مجموع |
15 |
15 |
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات و دادهها
در این تحقیق پس از تهیه پرسشنامه، ابتدا با توجه به متغیر طرح شده و الگوی مفهومی تحقیق، متغیر تعریف عملیاتی شده است. بدین ترتیب شاخصهای متغیر که پایههای سئوالات پرسشنامه را تشکیل میدهد بدست آمده و اقدام به تهیه پرسشنامه گردیده است. با توجه به روند اشاره شده یک پرسشنامه با تعدادی سئوال بسته و یک سئوال باز طراحی گردیده. سئوالات بسته را با استفاده از طیف لیکرت و مقیاس فاصلهای اندازهگیری گردیده و چگونگی تصمیمگیری و سازماندهی نیروها در عملیات تاثیر محور به صورت تجزیه و تحلیل توصیفی اطلاعات انجام گردیده. در انتها جهت نشان دادن همپوشانی دادههای حاصل از منابع، تحلیل نهایی انجام گردیده
یافتهها
آزمون (کولموگروف - اسمیرنوف)[4] به بررسی توزیع متغیرهای موجود در نمونه میپردازد.
این آزمون فرض نورمالیتی را آزمون میکند و اگر مقدار احتمال بیشتر از 05/0 باشد بدین معنی است که متغیرها از توزیع نرمال برخوردار بوده و برای آزمون فرضبه های تحقیق می توان از آزمونهای پارامتری(پیرسون و رگرسیون ...) استفاده کرد. اطلاعات این بخش در جدول (2) ارائه شده اند.خروجیهای این آزمون و تفسیر آن به شرح جدول زیر است:
جدول (2): خروجی آزمون
متغیر |
مقدار z |
مقدار احتمال |
سازماندهی |
464/0 |
130/0 |
تصمیم گیری |
814/0 |
119/0 |
همان طور که در جدول فوق مشاهده می شود، مقدار احتمال به دست آمده برای متغیرهای سازماندهی و تصمیمگیری در عملیات تأثیرمحور بیشتر از 05/0 است. بدین معنی که، فرض نرمال بودن توزیع متغیرها رد نمیشود و استفاده از آزمونهای پارامتری مجاز است.
در قسمت قبل مشخص گردید که متغیر وابسته از توزیع نرمال پیروی می کند، بنابراین اولین شرط استفاده از رگرسیون برآورده شد.
در این قسمت شرط دوم، یعنی همبسته نبودن خطاها را بررسی شده است. برای انجام این مهم از آزمون دوربین واتسون[5] استفاده شده است.
چنانچه آماره دوربین واتسون در بازه 5/1 و 5/2 قرار گیرد، فرض صفر (عدم همبستگی بین خطاها) پذیرفته می شود و در غیر اینصورت فرض صفر رد می شود.(همبستگی بین خطاها وجود دارد)
در این قسمت برای تسریع در عملیات تجزبه و تحلیل این آماره را با استفاده از نرم افزار SPSS به دست آورده شده که مقدار 769/1 می باشد. همانطور که گفته شد چون این مقدار در بازه 5/1 و 5/2 قرار دارد، لذا عدم وجود همبستگی بین خطاها رد نمی شود و می توان از رگرسیون استفاده نمود.
در نهایت به بررسی آخرین شرط برای اجرای رگرسیون می پردازیم:
هم خطی وضعیتی است که نشان می دهد یک متغیر مستقل تابعی از سایر متغیرهای مستقل است. اگر هم خطی در رگرسیون بالا باشد، به این معنی است که بین متغیرهای مستقل همبستگی بالایی وجود دارد و ممکن است مدل دارای اعتبار نباشد(علیرغم بالا بودن ضریب تعیین).
در این قسمت نیز برای بررسی هم خطی از نرم افزار SPSS استفاده می کنیم. نتیجه شامل دو خروجی می باشد که در زیر به تحلیل آن ها می پردازیم:
جدول (3): مقادیر تولرانس و VIF
Model |
Collinearity Statistics |
||
Tolerance |
VIF |
||
|
(Constant |
|
|
سازماندهی |
818/0 |
001/1 |
|
|
تصمیمگیری |
900/0 |
001/1 |
در خروجی اول مقادیر تولرانس و VIF[6](عامل تورم واریانس) نمایش داده شده است. هرچه مقدار تولرانس کم باشد اطلاعات مربوط به متغیرها کم بوده و مشکلاتی در استفاده از رگرسیون ایجاد می شود. عامل تورم واریانس نیز معکوس تولرانس بوده و هرچقدر افزایش یابد باعث می شود واریانس ضرایب رگرسیون افزایش یافته و رگرسیون را برای پیش بینی نامناسب می کند.
جدول(4): مقادیر ویژه و شاخص وضعیت
Model |
Dimension |
مقادیر ویژه |
شاخص وضعیت |
|
1 |
1 |
926/2 |
000/1 |
|
2 |
148/0 |
775/7 |
|
|
3 |
126/0 |
601/10 |
|
|
|
4 |
114/0 |
007/4 |
|
خروجی بعدی به ترتیب مقادیر ویژه و شاخص وضعیت را نمایش می دهد. مقادیر ویژه نزدیک به صفر نشان می دهد همبستگی داخلی پیش بینی ها زیاد است و تغییرات کوچک در مقادیر داده ها به تغییرات بزرگ برآورد ضرایب معادله رگرسیون منجر می شود. شاخص های وضعیت با مقدار بیشتر از 15 نشان دهنده احتمال هم خطی بین متغیرهای مستقل می باشد و مقادیر بیشتر از 30 بیانگر مشکلات جدی در استفاده از رگرسیون در وضعیت موجود در آن است. همانطور که مشاهده می شود در این مسئله تمامی مقادیر ویژه از صفر فاصله دارند و شاخص های وضعیت نیز کمتر از 15 می باشند. بنابراین هم خطی قابل توجهی بین متغیرهای مستقل وجود ندارد. به این ترتیب هر سه شرط ذکر شده برای انجام رگرسیون برقرار می باشد.
پس از بررسی مفروضات رگرسیونی و برقرار شدن تمامی شروط لازمه آن، در این قسمت مدل رگرسیون خطی چندگانه برازش می شود.
پس از ورود داده ها به نرم افزار و انجام محاسبات لازم خروجیهای(3 جدول) زیر به دست می آید:
در جدول (5) که نشان دهنده ی خلاصه ای از مدل رگرسیونی می باشد،ستون ضریب همبستگی چندگانه بیان کننده میزان همبستگی بین متغیر وابسته(عملیات تاثیر محور)و متغیرهای مستقل تحقیق (سازماندهی ،تصمیمگیری) می باشد. این همبستگی به میزان 90درصد می باشد،که گویای تاثیر بسزایی است که مولفه ها بر عملیات تاثیر محوردارا هستند. ستون ضریب تعیین بیان کننده مقدار پیش گویی متغیر وابسته توسط متغیر های مستقل می باشد. یعنی با دقت 89 درصد می توان عملیات تاثیر محور را از روی مولفههای ذکر شده تعریف نمود.
جدول(5):خلاصهی مدل رگرسیونی
ضریب همبستگی چندگانه |
ضریب تعیین |
ضریب تعیین تعدیل شده |
خطای معیار تخمین |
897/0 |
889/0 |
885/0 |
328/2 |
جدول (6) نشان دهنده تحلیل واریانس رگرسیون به منظور بررسی وجود رابطه خطی بین متغیر های مستقل و وابسته است. در خروجی زیرمقدار احتمال کمتر از 05/0 می باشد لذا بیانگر آن است که دستکم یکی از متغیر های مستقل دارای رابطهی خطی با متغیر وابسته است وبنابراین مدل رگرسیونی برازش شده معنیدار میباشد.
جدول(6):تحلیل واریانس رگرسیون
مدل |
مجموع مربعات |
درجه آزادی |
میانگین مربع |
مقدارF |
مقدار احتمال |
رگرسیون |
522/512 |
5 |
131/128 |
761/6 |
001/ |
باقیمانده |
625/1326 |
24 |
952/18 |
|
|
مجموع |
147/1839 |
29 |
|
|
|
در جدول(7) که به جدول ضرایب معروف است ، ضریبهای متغیر های مستقل و میزان تاثیر آنها بر متغیر وابسته و همچنین بررسی معنی داری تک تک ضرایب انجام می شود.
مشاهده می شود که تمامی مقادیر احتمال درج شده در جدول کوچکتر از 05/0 می باشد. این امر بیانگر این مطلب می باشد که فرض تساوی ضرایب رگرسیونی با صفر رد می شود و تمامی متغیرها وارد مدل می شوند. در واقع تمامی مولفه های بررسی شده در پژوهش بر عملیات تاثیر محورتاثیر گذارند و با آن رابطه دارند.
حال با توجه به اعداد ستون Beta داریم:
جدول(7):ضریب متغیر های مستقل و میزان تاثیر آنها بر متغیر وابسته
مدل |
ضرایب غیر استاندارد |
ضرایب استاندارد شده |
|
|
|
B |
Std.Error |
Beta |
مقدارt |
مقداراحتمال |
|
عملیات تاثیر محور |
161/1 |
940/3 |
|
148/7 |
012/0 |
سازماندهی |
264/0 |
965/0 |
153/0 |
031/1 |
006/0 |
تصمیمگیری |
264/0 |
430/0 |
366/0 |
007/1 |
001/0 |
با توجه به برازش رگرسیون فوق معلوم گردید که تمامی متغیرهایهماهنگی و کنترل ،سازماندهی، طراحی و برنامه ریزی، تصمیم گیری و ایجاد انگیزه و ابتکار بر روی عملیات تاثیر محور به طرز مثبتی(با توجه به علایم ضرایب ستون B) تاثیر گذار می باشند.در نهایت معادله رگرسیونی برازش شده به شرح زیر می باشد:
عملیات تاثیر محور(161/1)سازماندهی(264/0) تصمیم گیری(216/0)
نتیجهگیری
عملیات تاثیر محور علیه تهدیدات نوپای نظامی جایگزینی موثر برای عملیاتهای فرسایشی و تخریبی جهت اجبار دشمن به تغییر رفتار است و نیز از سیستمهای تسلیحاتی جاری، و نیز فناوریهای در حال ظهور استفاده میکند.به منظور بهرهبرداری از توان بالقوهی عملیات تاثیر محور، نیروی نظامی باید دست به تغییرات سازمانی بزند. به طور کلی، عملیات نظامی به شیوهی تاثیر محور نیازمند رویکردی سیستمی و درکی تقریبا تمام عیار از محیط، دشمن و قابلیتهای خودی است. تاثیرات قابل دستیابی بوده،میتوانند به عنوان اصلی راهنما در تمام انواع عملیاتها به کار آیند، ولی اگر ما سعی کنیم تاثیرات را خارج از حوزهی مادی بسنجیم، مساله دشوارتر میشود. تاثیرات فیزیکی و کارکردی لااقل به صورت نظری قابل سنجش هستند و دقت بستگی به روششناسی و شیوهی اندازهگیری کارکردی دارد.
پس از مطالعه ادبیات موضوع و استخراج عوامل تاثیرگذار بر عملیات تاثیر محور، علیه تهدیدات نوپای نظامی نتایج تحلیل آماری نشان داد تمام مقادیر احتمال درج شده در جدول(7)کوچکتر از 5/0 میباشد. این امر بیانگر این مطلب میباشد که فرض تساوی ضرایب رگرسیونی رد میشود و تمام متغیرها وارد مدل میشوند. در واقع تمامی مولفههای سبک فرماندهی از دیدگاه شهید صیاد شیرازی بر عملیات تاثیر محور تاثیرگذارند و با آن رابطه معنیدار دارند.
متغیری که بیشترین تاثیر را بر روی عملیات تاثیر محور علیه تهدیدات نوپای نظامی میگذارد، مولفهی تصمیمگیری میباشد. ماهیت تصمیمگیری در رده های پایینی، میانی و عالی سازمانها متفاوت است. در رده های پایین سازمان تصمیمات معمولاً از پیش تعیین شده هستند و در یک چهارچوب مقرراتی مثل آیین نامه ها و بخشنامه ها برای اجرا به آنان ابلاغ می شود اما در رده های عالی، تصمیمات از قبل تعیین شده نیستند وتصمیمگیری بسیار مشکل است و نیاز به اطلاعات، تجربه و همفکری دارد. تصمیمگیری در عملیات تاثیر محور برای ردههای عالی جنگ بسیار مشکلتر است چرا که در شرایط بحران محدودیت زمان، کمبود اطلاعات، محدودیت منابع و تهدیدات دشمن، تنگناهای سختی را ایجاد می کند مولفهی مهمی که در امر تصمیمگیری بسیار مهم و تعیین کننده است نقش ارزشهای فردی فرمانده است. پس نقش ارزشهای فردی فرمانده در عملیات تاثیر محور علیه تهدیدات نوپای نظامی میتواند تاثیر بسزائی داشته باشد.
دومین مولفهی سبک فرماندهی که در عملیات تاثیر محور ن علیه تهدیدات نوپای نظامی قش بسزائی دارد مولفهی سازماندهی است. پس از تعیین هدف و یا اهداف اجرایی و تهیه برنامه و نقشه کار فرمانده به دنیای عمل گام میگذارد و در این مرحله سازماندهی نیروها و امکانات، جهت تحقق برنامه لازم و ضروری است. سازماندهی مستلزم آن است که منابع به مؤثرترین شیوه برای حصول هدفها فراهم شود. هیچ کاری بدون مسئول نماند و در عین حال از تداخل و تضاد مسئولیتها، جلوگیری به عمل آید، هر کاری به افرادی که دقیقاً از عهده آن بر میآیند سپرده شود و کل افراد به صورت یک مجموعه کاملا منسجم عمل کنند، به طوری که کار هریک، مکمل دیگری باشد، سلسله مراتب در تقسیم کار و نیز افراد از طریق سلسله مراتب با فرماندهی در ارتباط باشند.