نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و فنون هوایی شهید ستاری
2 کارشناسی ارشد مدیریت امور دفاعی
3 دانشجوی دکتری امنیت ملی
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
According to the orders of the Supreme Leader, the vicious policies of arrogance in our region are to create proxy wars, therefore, the main purpose of this study is to explain proxy wars, key factors, drivers and evidence of this war. The present research is an applied research in terms of purpose and a part of future exploratory research in terms of method, which has been done by Delphi and scenario writing method. The statistical population of the study is 10 military defense strategists who were selected by purposeful method and the required information was collected by Delphi method and explained in the framework of scenario writing model. At the end, key factors, drivers and evidence of this war were identified. Because of the high cost of direct warfare, human casualties, economic hardship, and dissatisfaction with public opinion, global arrogance, led by the United States, is reluctant to enter the war directly and to provoke Encourage countries or religious ethnic groups to go to war with the Islamic Republic of Iran and provide them with financial, economic, political and military support in such a way that in appearance the deputy or deputies of such a war pursue their goals, but in reality the goals and interests The national of the country or supporting countries in the region is realized.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
جنگ نیابتی اگرچــه راهبرد نظامی مربوط به دوران جنگ ســرد است اما بهخصوص از ســال 2011 به بعد توســط آمریکا در کشــورهای اسـلامی اجرایی میشود. علت اتخاذ چنیــن راهبردی بیش از هر چیز به شرایط داخلی آمریکا ازجمله مشکلات اقتصادی و انزجار مردم از جنگ مربوط اســت و هدف اصلی آن نیز در شرایط کنونی مقابله با موج رو به گســترش بیداری ایلامی در کشورهایی اســت که تا پیشازاین زیر ســیطره و سلطه آمریکا قرار داشــتند. آمریکاییها در تحرکات جدیــد خود تلاش میکنند باهدف ضربــه زدن به امنیت جمهوری اســلامی ایران، جنگهای نیابتی را به نزدیکی مرزهای کشــورمان بکشــانند کــه مقام معظم رهبری مدظلهالعالی نیــز در دیدار اردیبهشت 94 از دانشــگاه افسری امام حســین (ع) به این موضوع اشــاره و از نیروهای مسلح کشــورمان خواستند تا ضمن حفظ هوشیاری، آمادگی خود را در ســطح بالایی حفظ کنند و البته هشدار دادند که اگر شــیطنتی صــورت گیرد واکنش جمهوری اســامی ایران بسیار سخت خواهد بود. (ملاح، 1394: 14) همچنین ایشان فرمودهاند: امروز سیاستهای خباثت آلود استکبار در منطقهی ما ایجاد جنگهای نیابتی است؛ برای منافع خودشان، کشورهای منطقه را یا گروههایی در داخل کشورها را تحریک کنند و وادار کنند که به جان هم بیفتند و آنها منافع خودشان را دنبال کنند؛ جیب کمپانیهای اسلحهسازی را پر کنند، سیاستهای اقتصادیِ اقتصاد نزدیک به ورشکستگی خودشان را ترمیم کنند؛ هدف آنها این است؛ ما باید بیدار باشیم (فرمایشات، مورخه 26/2/1394). ... معتقدیم که هم در سوریه، هم در بحرین، هم در یمن، هم در همهجای دنیای اسلام، دشمنان جنگهای نیابتی به راه میاندازند، مردم را با یکدیگر درگیر میکنند. راهحل این است که بنشینند باهم صحبت کنند، گفتگو کنند، مذاکره کنند، دیگران دخالت نکنند، سلاح از بیرون -به این شکل که ملاحظه میکنید- به کشورها تزریق نشود (فرمایشات، مورخه 14/3/1396).
جمهوری اسلامی ایران نیز به دلیل ماهیت ضد استکباری، موقعیت خاص ژئوپولتیک در منطقه، حمایت از مستضعفین جهان و حفظ سیاست استقلالخواهی و همچنین برنامه صلحآمیز هستهای خود، بهطور طبیعی در معرض تهدیدات زمانی و مکانی گوناگونی قرار دارد.
حضور بازیگران غیردولتی درصحنههای جنگ حمایت و پشتیبانی بازیگران دولتی از آنها، تلاش این بازیگران برای ایجاد هویت و همچنین تحولات فناوری، گسترده شدن تجهیزات مدرن و کنترل از راه دور و شکلگیری قدرتهای هوشمند، گسترده شدن جنگهای نیابتی، سوق یافتن جنگها به درون شهرها و طولانی شدن جنگ، بهویژه شکلگیری گروههای افراطی در منطقه (عراق، سوریه یمن و ...) و حمایت دشمنان منطقهای و فرا منطقهای جمهوری اسلامی از گروههای افراطی برعلیه جمهوری اسلامی ایران و منافع ملی ما، در کنار دشمنی برخی از همسایگان و قدرتهای منطقهای و فرا منطقهای و تشکیل ائتلافهای آشکار و پنهان برعلیه جمهوری اسلامی ایران و منافع ملی ما در سطح منطقه، حاکی از تغییر ماهیت جنگها میباشد؛ بنابراین ماهیت جنگها نیز دستخوش تغییراتی است که همگام با انقلاب در مسائل نظامی، دورهی انتقالی را بهسوی مفاهیم نظری جدید طی میکند. برخلاف جنگهای دهههای گذشته که بر پایهی مقابله محوری، اعمال خسارت و انهدام، فرسایشی و تؤام با تکیهبر استفاده از ابزارهای بسیار گران بود؛ جنگهای آینده بهسوی جنگهای هوشمند و نیابتی و نهایتاً تکیهبر استفاده از زیرساختهای نرم در ابزارها و جنگافزارهای نظامی دارد.
بدیهی است که جلوگیری از دستیابی دشمن به اهداف خود، با اتکاء به سناریوهای جنگهای کلاسیک و مرسوم و عدم پیشبینی و آیندهنگری تحولات این حوزه، جوابگوی نیازهای اساسی برای حصول به اهداف و آرمانهای عالی و تحقق چشمانداز 1404 نخواهد بود و تبیین جنگهای نیابتی، چالشی است که دغدغهی اصلی فرماندهان نظامی و بسیاری از پژوهشگران عرصهی نظامی را به خود اختصاص داده است. اینکه در آینده صحنههای جنگ چگونه خواهد بود، مسئلهای است که بسیاری از فرماندهان و متفکران را به تفکر واداشته تا بتوانند شمای روشنی ازآنچه احتمالاً در آتیه رخ خواهد داد را به تصویر بکشند.
در همین راستا یکی از دغدغههای مهم و اساسی جمهوری اسلامی ایران جلوگیری از غافلگیری، رصد، شناسایی، پیشبینی و ارزیابی تهدیدات متعددی است که از سوی قدرتهای استکباری و دشمنان منطقهای و گروههای افراطی متوجه میهن عزیزمان خواهد شد. اقدام انفعالی و عدم برنامهریزی برای آینده و آیندهپژوهی در این حوزه بسیار خطرناک و غیرمنطقی میباشد و باعث عقب ماندن از دشمنان و رقبا میگردد.
با نگرش به مطالب عنوانشده، مسئله اصلى تحقیق ناشناخته بودن سناریو جنگ نیابتی علیه جمهوری اسلامی ایران میباشد؛ بنابراین این تحقیق به دنبال کشف و استخراج مهمترین عوامل کلیدی و پیشرانها، تعیین منطق سناریوها و درنهایت تدوین سناریو جنگ نیابتی میباشد.
مبانی نظری
تاریخچه
اگرچه اصطلاح جنگ نیابتی سالها اســت که در نظام بینالملل بهخصوص در نظام منطقه خاورمیانه به کار میرود اما ایــن اصطلاح پس از بیانات رهبر معظم انقلاب در روز 26 اردیبهشــت 1394 در دیدار مسئولان نظام و ســفرای کشورهای اسلامی با حساسیت بیشتری در ادبیات سیاســی کشورمان وارد شد. رهبر معظم انقلاب در بازدیدشــان از دانشگاه افسری و تربیت پاســداری امام حسین (ع) به موضوع کشاندن جنگ نیابتی به مرزهای ایران اشارهکرده و فرمودند: بنده خبرهایی دارم از اینکه دشمنان ما با همراهی برخی از مسئولان سفیه منطقه خلیجفارس درصدد هستند که جنگهای نیابتی را به مرزهای ایران بکشانند.
پیشینه تحقیق
احمدیمقدم (1386) در مطالعهای با عنوان «استراتژی نیروی مقاومت بسیج در جنگ آینده» سناریوهای چهارگانه؛ جنگ سرد، بمباران راهبردی، اشغال نظامی محدود و اشغال نظامی گسترده (جنگ تمامعیار) را مطرح نموده است. الله کرم و همکاران (1386) در مطالعهای با عنوان «مطالعه فضای جغرافیایی و ظرفیتهای غیر حاکمیتی ج ا ایران و چگونگی بهرهبرداری احتمالی توسط تهدیدکننده آتی و بهرهبرداری آن فضا و ظرفیتهای غیر حاکمیتی توسط جمهوری اسلامی ایران» سناریوهای اقدام ضربت نظامی آمریکا علیه ج.ا.ایران، اشغال محدود (خوزستان؛ هرمزگان و بوشهر) توسط آمریکا و عدم امکان اشغال گسترده ج. ا. ایران توسط آمریکا را مطرح نموده است. کارگروه تحقیقاتی در موسسه آموزشی، تحقیقاتی صنایع دفاعی (1389) در مطالعهای با عنوان «قدرت یکپارچه امنیت ملی در محور دفاع هوافضایی (قیام)» چهار سناریو برای افق 1394 به بعد را شامل؛ سناریوی تهاجم هوافضایی آمریکا علیه منابع حیاتی، حساس، سناریوی جنگ سایبری، سناریوی تخریب محیطزیستی هارپ و سناریوی تلفیقی تبیین نموده است.
حیدری (1390) در مطالعهای با عنوان «تدوین سناریو صحنه عملیات مقابله با تهاجم آمریکا در مناطق مأموریتی آجا به تفکیک هر منطقه با بهکارگیری سامانههای مختلف آجا در کلیه سطوح و لایههای مختلف عملیاتی» ویژگیهای بارز صحنههای عملیاتی جنگ آینده ج.ا. ایران و آمریکا را تبیین نموده است. پژوهشی با عنوان «روندهای جهانی 2030؛ جهانهای بدیل » توسط «شورای اطلاعات ملی آمریکا» اجراشده است که چهار سناریو موتورهای خاموش، گسترش، جینی یا جهان تضادها و دنیای فارغ از دولت در آن ارائهشده است. گزارشی با عنوان «مواجهه با ایران: تقابل، مهار و یا درگیری» توسط اندیش گاه رند در سال 2007 منتشرشده است. این سند که نگاه جامعی به موضوع رودررویی با ایران دارد.
جنگ نیابتی
جنگ یکی از دیرپاترین پدیدههای جامعه انسانی است و از دیرباز تاکنون جامعهای را نمیتوان یافت که بهگونهای درگیر جنگ نبوده باشد. این پدیده برای بشر دو رویه داشته است، تلخیها و شیرینیها، زهر و پادزهرها. همه جنگها در طول تاریخ بشر دارای وجوه مشابه و تمایز بسیاری بودهاند. بخش زیادی از باور نظامیان در جنگ و صلح متأثر ازنظرات و اندیشههایی در خصوص ماهیت و ویژگیهای جنگ است که توسط اندیشمندان معروفی نظیر سان تزو، کلازویتس و ... عنوان شده است. بهرغم تلاش برای پرهیز از جنگ، جنگ صدمات بسیاری را به بشر وارد ساخته است. جنگهای جهاتی اول و دوم قرن بیستم را میتوان نقطه عطفی در تاریخ جنگها دانست. جنگ پدیده در حال تکامل است که ابعاد و حالات گوناگون داشته و دورههای تکاملی متنوعی را طی نموده است. شناخت دقیق پدیده جنگ نیازمند شناخت فراگیر مفاهیم آن نظیر اهداف، علل و بهویژه رویکرد کنشگران جنگ است. با گذر زمان نیاز به بازنگری در انگارههای قدیمی مربوط به جنگ و باز شکافی آن ضرورت مییابد. (کرفلد، 1386: 11)
جنگها بر اساس هدف، به جنگ عادلانه و غیرعادلانه؛ بر مبنای مقیاسهای جغرافیایی، به جنگهای محلّی، منطقهای، فرا منطقهای و جهانی (عمومی)؛ با توجه به انضباط و تاکتیک، به جنگهای منظم، کلاسیک و نامنظم (چریکی)؛ بر اساس سطح جغرافیایی، به جنگهای دریایی، هوایی و زمینی؛ بر اساس قلمرو، به جنگهای داخلی و خارجی تقسیم میشوند. با توجه به تعاریف فوقالذکر اگر بخواهیم یک تعریف جامع و مانع از جنگ ارائه بدهیم، میتوان گفت: جنگ عبارت است از برخورد مسلحانه بین دو یا چند کشور. از منظر نگاه به آینده میتوان جنگ را برخورد خشونتآمیز و مسلحانه دو یا چند گروه یا کشور برای تصاحب منافع بیشتر در آینده دانست. (طلوعی، 1375: 388)
ممکن است تهاجمها در آینده، اینچنین صریح و روباز و سهلالدفع نباشد و ممکن است پیچیدهتر باشد و لذا پیچیدگی و ایمان قوی لازم است. من عرض میکنم دفاع از اسلام در دوران نبی اکرم (ص) آسانتر از دفاع از اسلام در دوران امیرالمؤمنین (ع) بود. چون این قضیه پیچیدهتر بود و چنین چیزی در آینده ممکن است؛ زیرا استکبار جهانی، ابزارهای گوناگونی را در اختیار دارد. (رهبر معظم انقلاب اسلامی، 1369: 3)
یکی از پارادایمهای جنگی جدید که در جنگهای اخیر، جنگ نیابتی بود، در جنگهای اخیر قدرتهای سلطهطلب با تطمیع گروههای تروریستی و حمایت همهجانبه از آنها تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا بتوانند از این گروههای تروریستی بهعنوان ابزاری جهت پیشبرد اهداف و امیال نامشروع خود استفاده نمایند. بهطور مثال از این گروهها درجنگ سوریه و عراق بهطور گسترده استفاده نمودند. همانطور که اجرای پارادایم جنگ مقاومت یکی از پارادایمهای جنگی توسط کشورهای آزادیخواه و استکبارستیز بود، اجرای جنگ نیابتی هم توسط قدرتهای زورگو و استعمارگر هم یک پارادایم جنگی جدیدی بود که در جنگهای اخیر شکل گرفت. (کلانتری، 1388: 10)
جنگ نیابتی وضعیتی است که در آن قدرتهای درگیر بهجای اینکه مستقیماً وارد جنگ با یکدیگر شوند با حمایتهای مالی، تسلیحاتی و تبلیغاتی از کشورها یا گروههای مسلح دیگری که باقدرت مقابل یا متحدین آن در جنگند، سعی در تضعیف آن قدرت یا فشار بر آن مینمایند. در بسیاری از موارد به علت توان بالای نظامی قدرتهای اصلی، درگیری نظامی مستقیم آنها با یکدیگر میتواند هزینههای سیاسی، اقتصادی و انسانی بالایی را برای هر دو طرف در پی داشته باشد و ازاینرو طرفین تلاش میکنند که بدون وارد شدن به جنگ تمامعیار از طریق حمایت از گروهها و دولتهای ثالث بهطرف مقابل ضربه بزنند. در موارد دیگری ممکن است دو قدرت اصلی به جنگ مستقیم با یکدیگر مشغول شده باشند، اما همزمان در مناطق دیگری با حمایت از گروهها و کشورهای ثالث به جنگ نیابتی باقدرت مقابل نیز بپردازند. جنگ نیابتی خالص تقریباً وجود ندارد، زیرا گروههایی که با یک کشور خاص در جنگ هستند معمولاً به دنبال منافع و هدفهای خاص خود هستند که ممکن است با منافع و هدفهای کشور حامی آنها یکی نباشد (ملاح، 1394: 10)
معمولاً بیشترین کاربرد جنگهای واسطهای در دورانهای جنگ سرد است، زیرا به این وسیله میتوان بدون درگیری مستقیم باقدرت مقابل و ورود در یک جنگ بزرگ و بسیار پرهزینه، به فشار بر قدرت مقابل ادامه داد. امروزه هر چه از جنگهای تمامعیار صنعتی دور میشویم، کمکم شاهد تغییر روشها هستیم؛ روشهایی که نیازی به ارتشهای بزرگ ندارد که مهمترین آنها «جنگهای نیابتی» است که در آن، گروههای تروریستی، خرابکاران و مزدوران به نیابت از یک کشور یا گروهی از کشورها و در جهت تحقق اهداف آنها به اقدامات نظامی دست میزنند و بهمثابه «پیمانکاران نظامی – تبلیغاتی»، اهداف از طریق قائممقام پیگیری میشود که امروزه این مدل به جدّ از طریق قدرتهای بزرگ خاصّه امریکا دنبال میشود بهویژه اگر کشوری از محدوده استراتژیک کمتری برخوردار باشد و نخواهد تلفات زیادی داشته باشد به این نسل از جنگها متوسل میشود. اساساً کشورها همیشه در پی به حداکثر رساندن قدرت و نفوذ خود با صرف کمترین هزینهها هستند. لذا میل دارند نمونههای جدیدی از تاکتیکها و الگوهای نظامی را بیازمایند، چراکه یک اصل مهم نظامی وجود دارد که میگوید تاکتیکهایی را که برای شما یکبار پیروزی آفریدهاند، تکرار نکنید. البته در یک جنگ نیابتی، طرفین جنگ به دلایل مشخص مخصوص به خود وارد منازعه با یکدیگر میشوند؛ اما دلیل اینکه آنها بهعنوان «نایب» در نظر گرفتهشده و آن منازعه حالت جنگ نیابتی پیدا میکند، همان عامل پیشگفته، یعنی حمایت یک کشور خارجی است. دلیل این حمایت نیز آن است که «نایب» هدفی را دنبال میکند که برای حامی مطلوب به نظر میرسد. جنگ نیابتی امروز در منطقه دارای دو چهره متفاوت با یک هدف است. یک چهره آن جریان تکفیری، استعماری فرقهای و صهیونیستی با ویژگیهای جهالت و خباثت است که نمادش را امروز در داعش میتوان دید. چهره دوم آن، تهاجمها و تجاوزهای نظامی توسط کشورهای همپیمان با آمریکاست که نماد آن را در تهاجم و تجاوز سعودیها به یمن بهوضوح میتوان مشاهده نمود. (همان منبع)
ویژگیهای جنگ نیابتی: این جنگ ازآنجاییکه به نیابت از طرفین اصلی برگزار میشود، طرفین اصلی در آن حضور مستقیم ندارند بلکه از نیروها و ابزارهــای محلی و منطقهای خود بهــره میگیرند و به لحــاظ جغرافیایــی، جنگ نیابتی در عمق راهبردی دو طرف اصلی انجام میگیرد.
علل اتخاذ جنگ نیابتی: بهطورکلی علل ایجاد جنگهای نیابتی عبارتاند از:
-افزایــش هزینههای جنگ مستقیم: وارد شــدن به جنگ برای هر کشــوری هزینههای زیاد انســانی، اقتصادی و اجتماعی به دنبال خواهد داشت. این هزینهها برای کشوری نظیر آمریکا که شاهد جنگهای متعدد در نقاط مختلف جهان اســت، بهمراتب بیشتر خواهد بود. یکی از مهمترین مزیتهای جنگ نیابتی برای آمریکا در این است که نهتنها هزینه اقتصادی برای چنین جنگی پرداخت نمیکند و بلکه با فروش تسلیحات، موجب افزایش درآمد آنها نیز میشود.
فروش تسلیحات بیشتر: یکــی از منابع مهــم درآمدی برخی از کشورهای صنعتی، فروش تســلیحات است. جنگ نیابتی سبب افزایــش فروش تسلیحات و درآمد کشورهای صنعتی میگردد.
جلوگیری از انزجار مردم کشورها از جنگ: یکی دیگر از مهمترین علل روی آوردن کشورها به جنگهای نیابتی این است که مــردم آن کشورها از جنگهای طولانی مدت و حضور جوانان و اعضای خانوادهشان در خارج از کشورشان خســته شدهاند. بهعنوان مثال، تداوم حضور نظامیان آمریکایی در خارج از آمریکا پیامدهای روحی و روانی شــدیدی برای نظامیان این کشور به دنبال داشته اســت و سبب انزجار مردم آمریکا از جنــگ و مخالفت با ورود این کشــور به هر نوع جنگ جدیدی شــده است. (ملاح، 1394: 12)
در شرایط کنونی صرفنظر از اینکــه جنــگ نیابتی در جهت تأمین منافــع کشورها با هزینه اقتصــادی و انســانی کمتر قــرار دارد، ایجــاد چنیــن جنگی اهداف مهمــی دارد کــه مهمترین این اهداف عبارتاند از:
ایجاد انحراف در بیداری اسلامی: غرب آســیا و شــمال آفریقا از سال 2011 تاکنون با تحولاتی مواجه شد که ضدآمریکایی بودن از شاخصهای مهم این تحولات است و درعینحال، یکی از مهمترین اهداف ایــن تحولات نیز روی کار آوردن دولتی غیروابســته و مستقل اســت. ترکیب دو عامل ضدآمریکایی بودن و تشــکیل دولتی مستقل بهمنزله تضعیف آشکار جایگاه و موقعیت آمریکا در ایــن منطقه اســت. بر این اســاس، آمریکا باهدف بازگشــت و سلطه مجدد در غرب آســیا، استفاده از رویکرد جنگ نیابتی را در دســتور کار خــود قرار داد.
تضعیف جریان مقاومت: جنگهای نیابتی در حوزه جغرافیایی ایجاد میشوند که در محور مقاومت قرار دارند یا مخالف حضور مســتقیم آمریکا هستند نظیر سوریه و عراق. آمریکاییها از طریــق توســعه ناآرامی و آشــوب در ایــن کشــورها و در این مناطق، ســعی میکنند جریان مقاومــت و حامیان آن بهخصوص جمهوری اسلامی ایران را در این ناآرامیها درگیر کند تا از این طریق بتوانند توان کشورهای جبهه مقاومت را تحلیل دهند. (همان منبع: 13)
آیندهپژوهی و سناریونویسی
شناسایی عوامل کلیدی و پیشرانها و روندهای آینده، دغدغهی اغلب دولتها و مراکز تصمیمسازی و تصمیمگیری راهبردی محسوب میشود. (بوشهری و همکاران، ۱۳۸۷: ۳) با مشخص شدن عوامل کلیدی و پیشرانها، امکان تبیین سناریوها ایجاد میگردد. سناریو مجموعهای متشکل از توصیف وضع آینده و تسلسل رویدادهایی است که به گذار از وضع کنونی به وضع آینده میانجامد (مردوخی، 1392: 234). تکنیک سناریونویسی بهطور مؤثری برای آینده دور سازمانها کاربرد دارد. (ستاریخواه، 1393: 80) و بر مبنای روش شوارتز سناریوها در شش گام؛ شناسایی موضوع یا تصمیم اصلی، شناسایی نیروهای کلیدی و نیروهای پیشران، طبقهبندی بر اساس اهمیت و عدم قطعیت، انتخاب منطق سناریوها و پربار کردن سناریوها یا همان داستانسرایی انجام میپذیرد.
قرآن کریم در باب آمادگی برای جنگ میفرماید: و هرچه در توان دارید از نیرو و اسبهای آماده بسیج کنید، تا با این [تدارکات]، دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] دیگری را جز ایشان که شما نمیشناسیدشان و خدا آنان را میشناسد بترسانید؛ و هر چیزى در راه خدا خرج کنید پاداشش به خود شما بازگردانیده میشود و بر شما ستم نخواهد رفت. (سوره مبارکه انفال، آیه: 60) در راه خدا با کسانی که با شما میجنگند نبرد کنید و از حد تجاوز ننمایید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمیدارد. (سوره مبارکه بقره، آیه: 190) در اسلام هدف نهایی از جنگ و قتال، از بین رفتن فتنهها است هرگاه که دیگران برای مسلمانان فتنه نسازند و جنگ نکنند (حال چه مسلمان شوند یا نه)، دیگر جنگ و قتالی نیست. قرآن کریم دراینباره میفرماید: و با آنها پیکار کنید! تا فتنهای باقى نماند و دین، مخصوص خدا گردد. پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند، (مزاحم آنها نشوید! زیرا) تعدی جز بر ستمکاران روا نیست. (سوره مبارکه بقره، آیه: 193) حفظ آمادگی رزمی برای جنگ آنقدر مهم است که امیرالمؤمنین علی (ع) میفرماید: برای جنگ آماده شوید و سازوبرگ نبرد را مهیا دارید که آتش کارزار افروختهشده و شعله آن بالاگرفته است. (نهجالبلاغه، خطبه 26: فراز 5)
مطالعات آیندهپژوهی نشان میدهد یکی از بهترین روشهای درک مسائل آینده و ترسیم تصویری شفاف از آینده، شناسایی و تحلیل روندهای جهانی، منطقهای و ملی است. باید تأکید کرد که امور امنیتی و نظامی در جهان هم بهشدت متأثر از روندهای کلان بینالمللی، ملی، بخشی و حتی سازمانی هستند. این روندها با خود پیشرانهایی برای تغییر و حرکت امور دفاعی و نظامی ایجاد میکنند که به کمک آنها بهتر میتوان به تحلیل سیاستها، تصمیمات و اقدامات کشورهای مختلف در این عرصه پرداخت. ازجمله مهمترین این روندها میتوان کلانروندهای شامل؛ جهانیشدن، رشد مردمسالاری (دموکراسی) در جهان، توسعه علوم و فناوری، شکلگیری عصر اطلاعات و دانش، توسعه اقتصادی جهان، رشد صلحطلبی و اعتدالگرایی، بهبود و بهینهسازی سامانهها و توسعه فناوری.
روندهای فوق، همراه با خود، پیشرانهایی برای تغییر و تحول در بخش دفاع کشورهای مختلف ایجاد کردهاند. سطح، اهمیت و تأثیرگذاری این پیشرانها در کشورهای مختلف یکسان نیست. هر کشور متناسب با سطح پیشرفت و توسعهیافتگی خود (بلوغ اجتماعی، اقتصادی و سیاسی) و تهدیدهای امنیتی و دفاعی پیش رو، ممکن است به یک یا چند مورد خاص از این پیشرانها توجه بیشتری نماید.
مهمترین پیشرانهای بنیادین شامل؛ محدودسازی و تلاش برای حذف بهکارگیری تسلیحات کشتارجمعی، کاهش تلفات نیروی انسانی خودی و دشمن، تأثیرگذاری سریع و کاهش زمان و هزینههای درگیری نظامی، بهینهسازی سامانههای دفاعی، عقلایی سازی بودجههای نظامی، بهرهمندی از ائتلافهای نظامی و ناهمگونی نظامی میباشد که به نظر میرسد مجموعهی این پیشرانها، روند حرکت جهانی امور دفاعی و نظامی در 10 تا 15 سال آینده را رقم بزند. اسناد چشمانداز و راهبردهای توسعه بخش دفاع کشورهای مختلف نیز مؤید همین موضوع است. (منزوی، 1388: 49).
این تحقیق ازنظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی است و ازنظر روش جزء تحقیقات اکتشافی با رویکرد آینده نگارانه میباشد که به روش دلفی و سناریونویسی شواتز نگاشته شده است. در این پژوهش ترکیبی از روش کتابخانهای و میدانی جهت گردآوری اطلاعات استفادهشده است.
بررسی کتابخانهای با مطالعه و فیشبرداری از کتب و مقالات موجود انجام شده است. در روش میدانی برگزاری جلسات خبرگی، مصاحبه با صاحبنظران برای تکمیل اطلاعات استفاده شده است.
در پژوهش حاضر بهمنظور افزایش روایی پژوهش سعی شده تا از مشارکتکنندگانی استفاده شود که در حوزهی مطالعه صاحب تخصص بوده و از انگیزه و تمایل کافی برخوردار باشند.
در پژوهش حاضر مطابق رهنمودهایی که ژیلسون (1975) برای افزایش پایایی روش کیفی، ایجاد نموده با استانداردسازی رویههای پژوهش، پایایی افزایش مییابد؛ یعنی برای افزایش پایایی، موارد زیر رعایت شده است.
در این تحقیق سناریونویسی به روش شوارتز در شش گام به شرح ذیل انجام شده است:
گام اول: شناسایی موضوع اصلی سناریونویسی
مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) در مورخه 3/2/1394 در دانشگاه افسرى و تربیت پاسداری امام حسین علیهالسلام فرمودهاند" بنده خبرهایی دارم از اینکه دشمنان ما با همراهی برخی از مسئولان سفیه منطقهی خلیجفارس - نه همهشان، بعضی - درصدد هستند که جنگهای نیابتی را به مرزهای ایران بکشانند. پاسداران انقلاب اسلامی و همهی پاسداران حریم امنیّت ملّی در سازمانهای مختلف بیدارند، هوشیارند. این را بدانند که اگر شیطنتی صورت بگیرد، واکنش جمهوری اسلامی بسیار سخت خواهد بود.
ازاینرو تحلیل محتوای فرمایشات مقام معظم رهبری و هشدارهای آشکار و پنهان ایشان و همچنین بروز و ظهور شواهد و قرائنی ازجمله تعاملات امریکا، رزیم صهیونیستی و عربستان سعودی و سخنرانیهای متعدد ترامپ و وزیر امور خارجه آن کشور برعلیه جمهوری اسلامی و همچنین عقد قرارداد فروش سنگین تجهیزات نظامی به کشورهای منطقه و اقدامات و تهدیدهای متعدد ترامپ حاکی از عصبانیت آن کشور میباشد و لذا انگیزه آنان برای ضربه زدن بر جمهوری اسلامی ایران از گذشته بیشتر شده است و وقوع جنگ (از نوع نرم و سخت و یا هوشمند) محتمل میباشد و اندیشکده های آنان مستمراً سناریوهای مختلفی برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران تدارک دیده و خود را برای اجرای این سناریوها آماده مینمایند که طبق فرمایشات مقام معظم رهبری، یکی از محتملترین آنها، جنگ نیابتی است.
گام دوم: مشخص کردن عوامل کلیدی
تعداد 16 عامل کلیدی شناسایی شد و با انجام دلفی و تعدیل و تلفیق آنها به 4 عامل کاهش پیدا نمود بهطوری که هر یک از آنها (عامل کلیدی جامع و تلفیقی) از لحاظ محتوایی، نقش و کارکرد پوشش لازم برای عوامل کلیدی زیرمجموعهی خود را داشته باشند.
جدول (1) تلفیق و تعیین مهمترین عوامل کلیدی
ردیف |
عوامل کلیدی اولیه |
عوامل کلیدی نهایی |
1 |
توان دفاعی همهجانبه مردمی |
1- بازدارندگی |
2 |
توان رزمی نیروهای مسلح |
|
3 |
محور مقاومت |
|
4 |
نوع روابط با کشورهای همسایه |
|
5 |
اشراف اطلاعاتی |
|
6 |
وضعیت اقتصادی دشمن |
2- قابلیت تحمیل جنگ ائتلافی |
7 |
توان رزم دشمن |
|
8 |
تبلیغات دشمن (ایران هراسی) |
|
9 |
هزینه جنگ مستقیم |
|
10 |
ائتلاف جهانی |
3- نظام سیاسی بینالملل |
11 |
سازمانهای بینالمللی |
|
12 |
وضعیت سیاسی کشورهای همسایه |
|
13 |
مواد مخدر |
4- هرجومرج منطقهای |
14 |
تعدد بازیگران غیردولتی معاند |
|
15 |
تفکر تکفیری- داعشی (اسلامگرایی افراطی) |
|
16 |
حضور و نفوذ بازیگران فرا منطقهای |
عوامل کلیدی نهایی؛ طی جدول ترجیحات قضاوتی مورد ارزیابی و سنجشِ نسبت تأثیر و میزان نفوذ و مداخله قرار گرفت که نتیجه آن پس از جمعبندی و اخذ نظرات گروه دلفی به شرح جدول زیر به دست آمد که در ستون آخر میزان نفوذ و مداخله جمهوری اسلامی ایران در آن برآورد گردید و عامل بازدارندگی، دارای میزان نفوذ بیشتری است و جمهوری اسلامی ایران با استفاده موثر از پیشرانهای مرتبط با این عامل، می تواند آن را تقویت نماید.
جدول (2) ارتباط کمی عاملهای کلیدی تأثیرگذار در سناریو
ردیف |
عوامل کلیدی |
نسبت تأثیر |
میزان نفوذ و مداخله سطح ملی |
1 |
بازدارندگی |
40 |
بسیار قوی |
2 |
هرجومرج منطقهای |
25 |
ضعیف |
3 |
نظام سیاسی بینالملل |
17 |
متوسط |
4 |
قابلیت تحمیل جنگ ائتلافی |
18 |
ضعیف |
مجموع نسبت تأثیرهای عوامل کلیدی |
100 |
نمودار (1) تعیین نسبت تأثیر و میزان نفوذ و مداخله در عوامل کلیدی اثرگذار محیطی
نمودار (2) ارتباط کمی عاملهای کلیدی تأثیرگذار در سناریو
همانگونه که در جدول و نمودار فوق مشخص گردیده، عامل کلیدی بازدارندگی از نسبت تأثیرگذاری بیشتری نسبت به سه عامل دیگر در سناریو جنگ نیابتی برخوردار بوده (40 درصد) و همچنین میزان نفوذ و مداخله سطح ملی این عامل کلیدی بسیار قوی ارزیابی گردیده است؛ بالعکس میزان نفوذ و مداخله دشمنان ج.ا.ایران در این عامل ضعیف ارزیابی میگردد.
عامل کلیدی هرجومرج منطقهای نسبت به عوامل کلیدی سوم و چهارم دارای تأثیر بیشتری بوده (25 درصد) و به همراه عامل بازدارندگی در بین دیگر عوامل کلیدی موجود در سناریو از اولویت بالاتری (در نسبت تأثیر) برخوردار میباشند. شایانذکر است میزان نفوذ و مداخله سطح ملی در این عامل ضعیف ارزیابی گردیده و در مقابل میزان نفوذ و مداخله دشمنان ج.ا.ایران بر این عامل بسیار قوی میباشد.
گام سوم: نیروهای پیشران سناریو
بر اساس مطالعات اکتشافی پیشرانهای اولیه شناسایی و نیرویهای پیشران اولیه به روش دلفی به شرح ذیل نهایی شده و ارتباط آنها با عوامل کلیدی مربوطه ایجاد گردید.
جدول (3) پیشرانهای عاملهای کلیدی
ردیف |
عوامل کلیدی |
نیروهای پیشران ذیربط |
1 |
بازدارندگی |
سیاستهای داخلی و خارجی ج.ا.ایران |
فرهنگ دفاعی |
||
ارتش حرفهای |
||
تحقق اقتصاد مقاومتی |
||
توسعه صنایع دفاعی |
||
محور مقاومت |
||
توسعه انسانی |
||
2 |
هرجومرج منطقهای |
تغییر و تحول در نظام سیاسی کشورهای منطقه |
نقشآفرینی قدرتهای فرا منطقهای |
||
تمرکز بر روی بنیانهای هویتی |
||
سیر تحولات منطقهای |
||
سیاستهای کشورهای منطقه |
||
سیاستهای خارجی ج.ا.ایران |
||
3 |
نظام بینالملل |
تحولات ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیک |
سیاستهای قدرتهای بزرگ |
||
تحولات سازمانها و نهادهای بینالمللی |
||
4 |
قابلیت تحمیل جنگ ائتلافی |
تغییر و تحول در نظام سیاسی کشورهای منطقه |
سیاستهای کشورهای منطقه |
||
توان ائتلافسازی قدرتهای فرا منطقهای |
||
اقتدار نظامی ج.ا.ایران |
گام چهارم تعیین میزان عدم قطعیت عاملهای کلیدی
در این گام، بعد از آنکه نیروهای پیشران مؤثر بر هریک از عوامل کلیدی مشخص شد، خبرگان موضوع اقدام به اولویتبندی عاملهای کلیدی بر اساس میزان عدم قطعیتها پرداخت و عوامل کلیدی که از اهمیت و عدم قطعیت بیشتری برخوردار بودند را مشخص نمود.
جدول (4) عدم قطعیت عوامل کلیدی
اولویت |
عوامل کلیدی |
درصد عدم قطعیت |
اول |
بازدارندگی |
40% |
دوم |
هرجومرج منطقهای |
34% |
سوم |
قابلیت تحمیل جنگ ائتلافی |
30% |
چهارم |
نظام سیاسی بینالملل |
25% |
جدول (5) دو عامل کلیدی دارای بیشترین اهمیت و عدم قطعیت
اولویت |
عوامل کلیدی |
درصد عدم قطعیت |
اول |
بازدارندگی |
40% |
دوم |
هرجومرج منطقهای |
34% |
تجزیهوتحلیل نظر اعضاء گروه مطالعاتی در خصوص میزان عدم قطعیت مهمترین عوامل کلیدی در سناریو جنگ نیابتی حاکی از آن است که عامل کلیدی بازدارندگی با 40%، هرجومرج منطقهای با 34%، قابلیت تحمیل جنگ ائتلافی با 30% و نظام سیاسی بینالملل با 25% در این سناریو تأثیرگذار هستند و از بین این عوامل، دو عامل کلیدی بازدارندگی با 40% و هرجومرج منطقهای با 34%، دو عامل کلیدی دارای بیشترین اهمیت و عدم قطعیت سناریو اول نسبت به سایر عوامل کلیدی محسوب میگردند.
نمودار (3) عدم قطعیت نهایی عاملهای کلیدی
جدول (6) عناوین سناریوهای محتمل
عوامل کلیدی |
سناریوهای محتمل |
شماره |
|
هرجومرج منطقهای |
بازدارندگی ج.ا.ایران |
||
- |
+ |
تحریم و اعمال فشار |
1 |
+ |
- |
جنگ نیابتی غیردولتی |
2 |
+ |
+ |
جنگ نیابتی دولتی |
3 |
- |
- |
جنگ کلاسیک |
4 |
با توجه به دو عامل کلیدی دارای بیشترین اهمیت و عدم قطعیت، با اجماع نظر اعضای دلفی، سناریو جنگ نیابتی محتملترین سناریو خواهد بود و در اولویتهای بعدی سناریوهای تحریم و اعمال فشار، جنگ نیابتی دولتی و جنگ کلاسیک آخرین اولویت دشمنان خواهد بود.
گام پنجم: شناسایی (ابداع یا خلق) و تعیین منطق سناریو
در پنجمین قدم جهت شناسایی منطق سناریو، گروه کارشناسی بایستی از عوامل کلیدی هر سناریو، پیشرانها و زمان، چگونگی و میزان تأثیر نیروهای پیشران بر عوامل کلیدی و همچنین نیروهای پیشران بر یکدیگر اطلاع حاصل کند.
در مرحله بعدی ارتباط بین پیشرانهای شناساییشده با هر یک از عوامل کلیدی سناریو جنگ نیابتی به روش خبرگی و در چارچوب جلسات گروه کانونی و با رأیگیری و اجماع نظر خبرگان به شرح جدول ذیل تعیین و اولویتبندی گردید.
جدول (7) تعیین میزان ارتباط کمّی نیروهای پیشران با عوامل کلیدی
نیروهای پیشران |
عوامل کلیدی
|
بازدارندگی 40٪ |
آنارشی منطقهای 25٪ |
قابلیت تحمیل جنگ ائتلافی 18٪ |
نظام بینالملل 17٪ |
جمع امتیازها |
سیاستهای داخلی ج.ا.ایران |
7 |
8 |
8 |
6 |
29 |
|
فرهنگ دفاعی |
9 |
8 |
8 |
5 |
30 |
|
ارتش حرفهای |
9 |
7 |
8 |
5 |
29 |
|
تحقق اقتصاد مقاومتی |
9 |
6 |
8 |
5 |
28 |
|
توسعه صنایع دفاعی |
9 |
7 |
9 |
5 |
30 |
|
محور مقاومت |
9 |
8 |
8 |
5 |
30 |
|
توسعه انسانی |
8 |
7 |
9 |
5 |
29 |
|
تغییر و تحول در نظام سیاسی کشورهای منطقه |
6 |
9 |
7 |
6 |
28 |
|
نقشآفرینی قدرتهای فرا منطقهای |
4 |
7 |
9 |
7 |
27 |
|
تمرکز بر روی بنیانهای هویتی |
8 |
9 |
5 |
6 |
28 |
|
سیر تحولات منطقهای |
6 |
8 |
7 |
6 |
27 |
|
سیاستهای کشورهای منطقه |
5 |
9 |
7 |
6 |
27 |
|
سیاستهای خارجی ج.ا.ایران |
7 |
9 |
8 |
6 |
30 |
|
تحولات ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیک |
6 |
8 |
7 |
8 |
29 |
|
سیاستهای قدرتهای بزرگ |
4 |
7 |
9 |
8 |
28 |
|
تحولات سازمانها و نهادهای بینالمللی |
4 |
5 |
7 |
8 |
24 |
|
توان ائتلافسازی قدرتهای فرا منطقهای |
4 |
9 |
8 |
8 |
29 |
|
اقتدار نظامی ج.ا.ایران |
9 |
7 |
8 |
5 |
29 |
|
جمع امتیازها |
123 |
138 |
140 |
110 |
|
با توجه به میانگین مجموع حاصل جمع امتیازهای ترجیحات قضاوتی اعضاء کارگروه، اولویت یا اهمیت هر یک از تعداد 18 نیروی پیشران که در ستون آخر جدول درج گردیده، به شرح ذیل، مشخص گردیده است:
چهار نیروی پیشرانِ فرهنگ دفاعی، توسعه صنایع دفاعی، محور مقاومت و سیاستهای خارجی ج.ا.ایران، بهطور مشترک با 30 امتیاز نسبت به یکدیگر در اولویت اول یا اهمیت بالا قرار دارند، شش نیروی پیشرانِ سیاستهای داخلی ج.ا.ایران، ارتش حرفهای، توسعه انسانی، تحولات ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیک، توان ائتلافسازی قدرتهای فرا منطقهای و اقتدار نظامی ج.ا.ایران بهطور مشترک با 29 امتیاز نسبت به یکدیگر در اولویت یا اهمیت دوم قرار دارند، چهار نیروی پیشرانِ تمرکز بر روی بنیانهای هویتی، تغییر و تحول در نظام سیاسی کشورهای منطقه، تحقق اقتصاد مقاومتی و سیاستهای قدرتهای بزرگ بهطور مشترک با 28 امتیاز نسبت به یکدیگر در اولویت سوم یا اهمیت بعدی قرار دارند، سه نیروی پیشرانِ نقشآفرینی قدرتهای فرا منطقهای، سیر تحولات و سیاستهای کشورهای منطقه بزرگ بهطور مشترک با 27 امتیاز نسبت به یکدیگر در اولویت یا اهمیت سوم قرار دارند و درنهایت نیروی پیشرانِ تحولات سازمانها و نهادهای بینالمللی نسبت به سایر نیروهای پیشران با 24 امتیاز در اولویت و اهمیت آخر قرار دارد.
نتیجهگیری
در گام ششم، با استناد به اطلاعات بهدستآمده در گامهای اول تا پنجم و همچنین نظر اعضاء کارگروه، سناریو جنگ نیابتی غیردولتی به شرح زیر تبیین گردید:
تمرکز جمهوری اسلامی ایران بر پیشرانهای اولویتدار مرتبط با این سناریو (فرهنگ دفاعی، توسعه صنایع دفاعی، محور مقاومت و سیاستهای خارجی ج.ا.ایران) منجر به تقویت عامل کلیدی بازدارندگی (عامل کلیدی خودی) گردیده و با توجه به عامل کلیدی متقابل (هرجومرج منطقهای)، راهبرد اولویتدار دشمنان، تمرکز روی سناریو جنگ نیابتی غیردولتی است؛ یعنی با توجه به بازدارندگی قابلقبول جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقهای و دنیا، آنارشی موجود در منطقه و مرزهای شرقی و غربی جمهوری اسلامی ایران، شکلگیری نظام بینالملل جدید (نقشآفرینی فعالتر روسیه و در مواردی چین) و عدم قابلیت تحمیل جنگ ائتلافی (وضعیت مالی نامناسب و عدم حمایت کشورهای اروپایی)، محتملترین سناریو، سناریو جنگ نیابتی، از نوع نیابتی غیردولتی است که تحرکات جدید منافقین و تحریک و موجسواری بر روی برخی از اعتراضات جزئی مردم به مسائل اقتصادی و مسائل مرتبط با کمبود آب و ... در این راستا انجام میشود و
سناریوهای تحریم و اعمال فشار، جنگ نیابتی دولتی و جنگ تلفیقی در اولویتهای بعدی خواهند بود، این موضوع در دیدار مورخه 11/6/1397 فرمانده کل قوا با فرماندهان و مسئولان قرارگاه پدافند هوایی خاتمالانبیاء (ص) ارتش نیز مطرح گردید و حضرت آیتالله خامنهای نیز اشاره فرمودند که با تأکید بر اینکه از لحاظ محاسبات سیاسی احتمال وقوع جنگ نظامی (کلاسیک) وجود ندارد، دلیلی بر صحت یافتههای این تحقیق میباشد که جنگ نظامی (کلاسیک) را در آخرین اولویت قرارگرفته است.
ایشان با آگاهی بر مسائل سیاسی و نظامی، ضمن برآورد عدم وقوع جنگ، فرمودند: "درعینحال (با وجود عدم تحقق جنگ)، نیروهای مسلح باید با هوشیاری و با مدیریت کارآمد و چابک، تواناییهای انسانی و تجهیزاتی خود را روزبهروز ارتقا دهند و بدانند هر گامی که در جهت تقویت آمادگیهای نیروهای مسلح برداشته شود، یک عبادت و حسنه در نزد پروردگار متعال است" که عیناً فرمایشات ایشان در راستای تقویت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران (اولین عامل کلیدی این سناریو که بیشترین تأثیر را در تحقق سناریو دارد) میباشد و دلیل دیگری بر صحت یافتههای این تحقیق میباشد.
لذا صحنه جنگ محتمل برعلیه جمهوری اسلامی ایران که دشمنان به دنبال پیادهسازی آن هستند، صحنه یا وضعیتی است که کشورهای فرا منطقهای و منطقهای به دلایل مختلف ازجمله هزینه بالای جنگ مستقیم، تلفات انسانی، مشکلات اقتصادی و عدم اقناع افکار عمومی، تمایلی به ورود مستقیم در جنگ را نداشته و با استفاده از زمینههای اختلافی موجود و یا ساختگی مثل؛ اختلافات مرزی، فرهنگی، قومی-مذهبی و هویتی بین کشورهای همسایه و یا گروههای قومی مذهبی داخلی و خارجی و یا با دستاویز قرار دادن برخی از اقدامها و رفتارهای قانونی ج.ا.ا به بهانههای متعدد همچون نقض حقوق بشر، توسعه و نگهداری سلاحهای کشتارجمعی، توان موشکی و حمایت از تروریسم، به تحریک و تهییج گروهای قومی مذهبی و تکفیری برای جنگ با ج.ا.ایران پرداخته و حمایتهای مالی و اقتصادی، سیاسی و نظامی را از آنها به عمل میآورند بهنحویکه در ظاهر نایب یا نایبان چنین جنگی به دنبال اهداف خود هستند، اما درواقع اهداف و منافع ملی کشور و یا کشورهای حامی در منطقه تحقق مییابد. نمونههای جنگ نیابتی هماکنون در کشورهای همسایه جمهوری اسلامی ایران در جریان است و دشمنان ما و در رأس آنها امریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان و تعدادی از کشورهای حاشیه خلیجفارس شدیداً به دنبال پیادهسازی این سناریو هستند.
پیشنهادها
با توجه به نتایج تحقیق پیشنهاد میگردد:
جمهوری اسلامی ایران ضمن تقویت بازدارندگی خود که دشمنان را مستأصل و نا امید کرده است، تهدیدهای مرتبط با جنگ نیابتی غیردولتی مثل اختلافات بین اقوام و مذاهب، مشکلات اقتصادی و همچنین تنشهای موجود که بر سر کمبود منابع آب و یا سایر منابع ایجادشده و باعث تحریک مردم میشود را بهموقع رصد، شناسایی و مدیریت نماید تا دشمنان جمهوری را در رسیدن به هدف جنگ نیابتی غیردولتی ناکام نماید.