نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 کارشناس ارشد مدیریت دفاعی
2 دکتری تحقیق در عملیات دانشگاه تهران - عضو هیئت علمی دافوس آجا
3 عضو هیئت علمی دانشگاه
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The purpose of this study was to answer the question of how the enemy's soft cultural threats affect the combat power of the armed forces of the Islamic Republic of Iran. This research is an applied type of development and in the field of case study. After reviewing theoretical perspectives in the field of soft cultural threats and fighting forces of the armed forces, its dimensions and its components were identified and in order to determine the effectiveness of the components, the questionnaire was set up among the statistical community. The statistical population of this study consisted of professors of the National Defense University and strategic commanders of the armed forces. Using the Cochran formula, 88 students (with PhD, undergraduate and undergraduate degrees) were selected as sample size. Data collection method was library and field method. Data was collected using questionnaire tools and library phishing mapping. Data were analyzed using descriptive statistical methods and qualitative analysis. The results of the study indicate that the enemies to counter the Islamic Revolution and Islamic values and prevent the cultural influence of the Islamic Republic of Iran and undermine the authority of the Islamic Republic of Iran, in particular the weakening of the combat power of the armed forces in the field of superior non-physical factors of combat power, martyrdom Providence and Provincial Governorate have invested and planned with different tools to implement their goals. By practicing its goals, the staff of the armed forces away from the rich culture of the Holy Defense, and sometimes its consequences are seen in the armed forces.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
امروزه فضای تبادل اطلاعات که از آن به عنوان فضای مجازی یا سایبری نام برده میشود، همانند زمین، هوا، دریا و فضا به عنوان بخشی از قلمرو حاکمیتی شناخته شده و محافظت و دفاع از آن به منزله دفاع از امنیت ملی کشورها تلقی میگردد. در سطح جهان، مباحث سایبری که شامل ایجاد و ارتقای امنیت زیرساختهای حیاتی، رسیدگی و مقابله با تهدیدات (حوادث) سایبری و عملیات جاسوسی و دفاعی (آفند و پدافند) میگردد به دو بخش کلان حوزه نظامی و غیرنظامی (کشوری) تقسیم میگردد. حوزه نظامی مسئولیت محافظت از زیرساختهای فناوری اطلاعات نظامی و استفاده از فرصتهایی که در فضای سایبر برای اهداف نظامی قابل حصول میباشد را در کنار مدیریت جنگ سایبر به عهده دارد.
فضای سایبر: منظور از فضای سایبر یا فضای مجازی ترکیبی از دهها هزار رایانه به هم پیوسته، سرویس دهندهها، شبکههای ارتباطی، سوئیچها و کابلهای فیبر نوری است که امکان ایجاد ارتباطات را در یک سامانه جامعه فراهم میآورد.
تهدید سایبری: مخاطرات موجود در فضای سایبری را تهدید سایبری گویند. تهدید سایبری یک عامل بالقوه برای نقض امنیت در فضای سایبری است. تهدید سایبری در صورتی وجود خواهد داشت که یک پیشامد، قابلیت، کنش یا رخداد که بتواند در امنیت سایبری رخنه ایجاد نموده، منجر به صدمه شود به وجود بیاید.
جنگ سایبری: استفاده از رایانهها، به عنوان یک اسلحه یا به عنوان ابزاری برای انجام کارهای خشونت بار، جهت ترساندن یا تغییر عقیده یک گروه یا کشور است. جنگ سایبر به قصد کارهای سیاسی و آرمانی انجام میگیرد و مکانها و تاسیسات حیاتی، مانند انرژی، حمل و نقل، ارتباطات، سرویسهای ضروری را هدف قرار میدهد و از شبکه های رایانهای به عنوان بسترهای جهت انجام این اعمال خرابکارانه استفاده میکند [1].
حوزه نظامی مسئولیت محافظت از زیرساختهای فناوری اطلاعات نظامی و استفاده از فرصتهایی که در فضای سایبر برای اهداف نظامی قابل حصول میباشد را در کنار مدیریت جنگ سایبر به عهده دارد.
تهدیدات سایبری در حوزه ارتش، باید یک مسئله امنیت ملی تلقی شود که منافع ملی و زیرساختهای حیاتی ارتش و کشور را در معرض خطر قرار میدهند.
جنگ سایبری ترکیبی از ۶ شکل مختلف جنگ اطلاعاتی به شرح زیر میباشد:
فضای مجازی بخشی از قلمرو حاکمیتی کشورها شده است و امنیت ملی آنها، شامل دفاع از فضای سایبری نیز میشود. اجرای عملیات سایبری نیز یکی از وظایف ارتش جمهوری اسلامی ایران محسوب میگردد .لازمه انجام این وظیفه، داشتن قابلیتهای است. با توجه به بالنسبه جدید بودن این وظیفه، در ابتدا باید قابلیتهای مورد نیاز آن را شناسایی نماییم تا با کسب آنها آجا بتواند این مأموریت را اجرا کند.
اجرای عملیات سایبری یکی از وظایف ارتش جمهوری اسلامی ایران محسوب میگردد، چرا که از یک سو برای محافظت از زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات خود باید قادر به دفاع پدافند سایبری باشد و از سوی دیگر به موجب اصل یکصد و چهل و سوم قانون اساسی ارتش جمهوری اسلامی ایران پاسداری از استقلال و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی کشور را برعهده دارد و بر این اساس خواه به عنوان وظیفه اصلی و خواه به عنوان وظیفه فرعی آجا باید قابلیت اجرای عملیات سایبری و استفاده از فضای سایبر برای اهداف نظامی را داشته باشد.
انواع نفوذگران سایبری
نفوذگران در فضای سایبر به طرق مختلف دسته بندی شدهاند که معروف ترین آنها به شرح ذیل میباشند:
گروه نفوذگران کلاه سفید[1]:
کسی که بتواند ازسد موانع امنیتی یک شبکه بگذرد اما اقدام خرابکارانه ای انجام ندهد را یک هکر کلاه سفید می خوانند. این افراد متخصص شبکهای هستند که چالههای امنیتی شبکه را پیدا و به مسئولان گزارش میدهند.
گروه نفوذگران کلاه سیاه[2]:
اشخاصی هستند که وارد کامپیوتر قربانی خود شده و به دستبرد اطلاعات، جاسوسی و یا پخش ویروس و غیره میپردازند.
گروه نفوذگران کلاه خاکستری[3]:
اشخاصی هستند که وسط دو تعریف بالا می باشند.
گروه نفوذگران کلاه صورتی[4]:
این افراد آدمهای کم سوادی هستند که با چند نرم افزار خرابکارانه به آزار و اذیت دیگران اقدام می کنند.
گروه نفوذگران کلاه قرمز[5]:
عدهای متخصص که اطلاعاتی نادرست را به شبکههای اینترنت وارد میکنند. حملات نفوذگران عمدتاً با قصد و منظور هایی صورت میگیرد شامل: شنود که در این روش نفوذ گر می تواند به شکل مخفیانه از اطلاعات نسخه برداری کند، تغییر اطلاعات که در این روش نفوذ گر به دستکاری و تغییر اطلاعات میپردازد، افزودن اطلاعات که در این روش نفوذ نفوذ گر اطلاعات اضافی بر اصل اطلاعات اضافه میکند و وقفه که در این روش نفوذگر باعث اختلال در شبکه و تبادل اطلاعات میشود.
فنون جنگ سایبری:
فنون متعددی در جنگ سایبری وجود دارد که در دو بخش نرم افزار و سخت افزار قابل اجرا هستند. هر کدام از این بخش ها بیانگر نوع نگاه خاصی به فضا و جنگ سایبری می باشد. در این رویکرد دایره اثرگذاری و کارکرد نرم افزار و و سخت افزار جنگ های سایبری متفاوت است که در زیر به آن اشاره میشود [2].
الف- نرم افزار
ب- سخت افزار
مفهوم جنگ سایبری به دنبال ظهور فناوریهای عصر اطلاعات نظیر ماهواره، پست الکترونیک، اینترنت، رایانه و سایر ریز تراشهها و تبدیل جهان به یک دهکده مطرح گردیده است. جنگ سایبری هر سه ضلع مثلث دولت، ملت و نیروهای مسلح را شامل میشود و یکی از بارزترین تهدیدات ناهمطراز میباشد. حملات سایبری در راستای عملیات روانی، تروریسم و خرابکاری قلمداد میشود و به دلیل ارزانی ابزار فناوری اطلاعات در مقایسه با سایر فناوریهای حوزه دفاع، احتمال بهرهبرداری از جنگ سایبری در جنگها بسیار افزایش یافته است [4]. چنین حملاتی را تروریستها برای گسترش وحشت، خلافکاران برای کسب درآمدهای نامشروع و یا دولت- ملت خاص برای رویارویی با دشمن به کار میگیرند. این جنگ نه تنها وب سایتهای بخشهای دولتی و خصوصی دشمن را مورد حمله قرار میدهد، بلکه هدفهای با ارزشتر نظیر شبکههای کنترل تاسیسات و تجهیزات نظامی را نیز مدنظر دارد. برخی از مصادیق جنگ سایبری عبارتند از:
سامانههای نظامی که به نوعی به رایانهها متکی هستند در برابر جنگ سایبر آسیبپذیرند که نمونه هایی از آن عبارتند از: سامانههای فرماندهی و کنترل مکانیزه (C4ISR)- سامانه های مخابراتی و ارتباطی- سامانه های مراقبت و هشدار دهنده – سامانههای جنگ الکترونیک- دستگاههای رمز کننده و رمز گشا - شبکههای رایانهای نظامی - سیستمهای سلاح (سامانههای سلاح مدرن در توپخانه، زرهی، پدافند هوایی، پیاده و هوانیروز که برای تعیین موقعیت دشمن و اهداف، تعیین بردیا فاصله، رهگیری، آتش و سایر اعمال به رایانه متکی باشند اهداف خوبی را برای جنگ سایبری تشکیل میدهند). تعدادی از این موارد عبارتند از: کشف راداری، کنترل و هدایت موشکها ،کنترل آتش، شناسایی دوست از دشمن و اطلاعات حاصله از سیستم موقعیت یاب جهانی(GPS).
مبانی نظری
بیان مسئله
بی گمان امنیت از مهمترین دغدغههای بشر است. امنیت جان و امنیت غذایی و امنیت شخصی تا امنیت جمعی را میتوان به عنوان مهمترین انگیزه بشر و هدف از حرکتها و کنشها برشمرد. اگر دغدغه آرامش روحی و روانی برای هر فردی، دغدغه و هدف اصلی است، آرامش و امنیت جمعی نمیتواند از این دایره بیرون باشد و لذا امنیت و آرامش به شکل لایههای در هم تنیده خودنمایی میکند. بنابراین تلاش انسان دست یابی به همه انواع و اقسام آرامش و امنیت و حفظ و نگه داشت آن است. ویکی از مواردی که تامین امنیت را دریک جامعه به خطر میاندازد. وجود تهدیدات امنیتی درآن جامعه میباشد. به هرمیزان که تهدیدها افزایش یابد، ضریب امنیت ملی کاهش خواهد یافت. تهدیدات امنیتی سبب تجمیع وهمبستگی بین سازمانهای امنیتی از جمله سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی ایران شد.
بازیگران منطقهای عموماً تمایلی به تغییر موازنه قدرت در حوزه نفوذ جغرافیایی خود ندارند. بنابراین هرگونه تحول منطقهای، زمینه شکل گیری اقدامات مقابله جویانه بازیگران منطقهای را فراهم میسازد. چنین شکل و سطحی از تهدیدها را میتوان به عنوان دومین لایه از تهدیدهای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران دانست. زمانیکه انقلاب ایران به پیروزی رسید، طیفی گسترده از کشورهای منطقه احساس تهدید کردند و درصدد برآمدند محدودیتهایی راهبردی علیه جمهوری اسلامی ایران به وجود آورند. در این شرایط، جلوههایی از صدور انقلاب نیز در دستور کار مقامات سیاسی و اجرایی ایران قرار داشت. موضوع صدور انقلاب که بخشی از واقعیت ایدئولوژی یکی و ساختاری انقلاب ایران محسوب میشد، موجب ظهور واکنشهای امنیتی و اقدامات تهدیدآمیز علیه ساختار سیاسی و فرآیند اجرایی ایران شد [5].
هر کشوری که از توان برنامهریزی و سازماندهی قابلیتهای امنیتی بیشتری برخوردار باشد، قادر خواهد بود سطح متنوعتری از تهدیدهای امنیتی را سازماندهی کند. در چنین فرآیندی، قدرتهای بزرگ قابلیت بیشتری برای سازماندهی چنین تهدیدهایی دارند، در حالی که بازیگران داخلی و منطقهای کنش سیاسی خود را درروند تهدیدسازی به عنوان رفتار به انجام میرساند [6].
تهدیدهای کم شدت عمدتاً ماهیت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دارند. اینگونه تهدیدها دارای آثار و پیامدهایی طولانی مدتاند. کشورهایی مبادرت به سازماندهی تهدیدهای کم شدت میکنند که از برنامهریزی سیستماتیک در سازماندهی تهدیدها برخوردارند. به عبارت دیگر، تهدیدهای کم شدت دارای آثار وضعی هستند و نتایج امنیتی خود را در طولانی مدت منعکس میسازند. این تهدیدها را میتوان در زمره شاخصهای تهدید نرم و جنگ نرم مورد توجه قرار داد که در کوتاه مدت به بحرانهای امنیتی پرشدت منجر نمی شوند.
از آنجا که ایران در محیط ژئوپولیتیکی ویژهای در حوزه خاورمیانه، خلیج فارس و آسیای جنوب غربی قرار دارد، طبیعی است تهدیدها ماهیت متنوع و سازمان یافتهتری پیدا کنند. زمانیکه کشورها در شرایط ارتقای قدرت ملی خود قرار میگیرند، طبیعی است جلوههایی از همکاری گرایی و مشارکت راهبردی بازیگران تهدیدکننده نیز به وجود آید. به عبارت دیگر، تهدیدها را میتوان واکنشی به شاخصهای قدرت و رفتار راهبردی بازیگران دانست. این فرآیند در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران از گستره و ابعاد متنوعتری برخوردار شد. تهدیدهای پرشدت علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را میتوان در ارتباط با سازماندهی جنگ تحمیلی علیه ایران و اقدامات نظامی مستقیم نیروهای فرماندهی مرکزی آمریکا علیه اهداف اقتصادی و راهبردی ایران درسال1988مورد توجه قرارداد [7].
تهدیدهای منطقهای در شرایطی انجام گرفت که تضادهای فرهنگی و تاریخی بنیادین در نگرش کشورهای خاورمیانه به سنتهای سیاسی و ایدئولوژیک ایران وجود داشت. انقلاب ایران چنین ادراکی را تشدید کرد. از سوی دیگر، کشورهای عرب خاورمیانه معتقد بودند هر گونه تعلل و تأخیر در انجام اقدامات مقابله جویانه در برابر انقلاب ایران، مخاطرات امنیتی برای آنها ایجاد خواهد کرد. بنابراین،کشورهای محافظه کار منطقه درصدد برآمدند جلوههایی از تولید قدرت برای مقابله با ایران را سازماندهی کنند که به منزله تهدید منطقهای در برابر موجودیت سیاسی و رسالت گرایی راهبردی ایران بود.
تهدیدهای بین المللی شاخصهای متنوعی دارند. از جمله این اقدامات میتوان به تهدیدهای مستقیم و تهدیدهای غیرمستقیم اشاره کرد. قدرتهای بزرگ ترجیح میدادند اقدامات خود را در قالب تهدیدهای غیرمستقیم سازماندهی کنند، زیرا هزینه امنیتی کمتری داشت. جلوههایی از حمایت مالی برای گروههای ضدساختاری، هم چنین حمایت راهبردی از عراق برای جنگ علیه ایران را میتوان در زمره چنین اقداماتی دانست. اگر نظام سیاسی فاقد مشروعیت اجتماعی و ساختاری بود، طبعاً با تهدیدهای متنوع امنیتی روبه رو می شد. مقابله با این تهدیدها از طریق بسیج نیروهای اجتماعی و مقابله مؤثر با تهدیدها انجام گرفت. جهتگیری سیاسی بسیاری از کشورهای خاورمیانه و خلیج فارس ماهیت محافظه کارانه داشته است که نشان میدهد. محافظه کاری بخشی از واقعیت سیاسی و راهبردی کشورهای منطقه محسوب میشود. چنین نشانهها و فرآیندی، تضادهای امنیتی با ایران را باز تولید میکند [8].
در چنین وضعی، نه تنها نهادهای سیاسی و امنیتی مؤثری برای کنترل بحران و تهدیدها وجود نداشت، بلکه گفتمان امنیتی ایران نیز شکل نگرفته بود. علاوه بر مؤلفههای یادشده میتوان نشانههای قابل توجهی از انتظارات فزاینده گروههای سیاسی و اجتماعی را مورد ملاحظه قرار داد که در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفت و به صورت مرحلهای تصاعد یافت. این روند تا جنگ تحمیلی و رویارویی مسلحانه گروههای سیاسی معارض تداوم پیدا کرد. زمانیکه تهدیدهای امنیت ملی تشدید شد، زمینه برای تولید گفتمان امنیت ملی در قالب مؤلفههای هویت ایدئولوژ یکی در سازمان ارتش جمهوری اسلامی ایران به وجود آمد. تهدیدهای امنیت ملی در شرایطی شکل میگیرد که ساختهای سیاسی و امنیتی کشورها در وضعیت عدم انسجام قرار داشته باشند. این وضعیت در ماهای اولیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به وجود آمد. سازماندهی نهادهای جدید سیاسی و انقلابی نیازمند زمان، برنامه ریزی و هماهنگی رفتار نخبگان سیاسی بود. طبعاً تحقق این مسئله در مراحل زمانی اولیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی کاری دشوار بود. به همین دلیل، شاهد تهدیدهای ترکیبی علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بودیم. یکی از این سازمانها که از انسجام کافی برخوردار نبود ارتش جمهوری اسلامی ایران بود. که رژیم بعثی عراق از این فرصت استفاده نمود. و به ایران حمله کرد [9].
تهدیدهای امنیتی در هر کشوری تابعی از شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی است. که این گونه تهدیدات تاثیر مستقیمی بر ساختار و ماموریت ارتش دارد. با توجه به اینکه تامین امنیت از وظایف اصلی ارتش میباشد. برای جلوگیری از غافلگیری و آمادگی جهت مقابله با آنها بایستی تهدیدات را در آینده پیش بینی کرد. کشور جمهوری اسلامی ایران که در ماههای اولیه پس از پیروزی انقلاب در فرآیند تحولات سیاسی قرار داشت . به گونهای اجتناب ناپذیر از گفتمان امنیتی در ارتش بود. در غیر این صورت، با جلوههایی از ناکارآمدی، گسترش بحران و فرسایش قدرت در نیروهای مسلح از جمله ارتش روبه رو میشد.
یکی از چالشهای ارتش جمهوری اسلامی ایران درسالهای آینده به طور مستقیم بااستمرار جریانهای تروریستی در منطقه مربوط خواهد بود. حوادث سال گذشته در منطقه غرب آسیا نشان از آن دارد.که مهم ترین و بیشترین ماموریت ارتش در خارج از کشور در خصوص تروریسم بوده و مهمترین پیامدهای حاصل از رواج تروریسم نیز د رمنطقه غرب آسیا و پیرامون آن قابل مشاهده است. تحولات میدانی ارتش و سپاه در سوریه ورشد تحرکات نظامی گروههای تروریستی به عنوان مرکز ثقل حوادث تروریستی، معمای ایجاد امنیت در منطقه را همچنان درهالهای از ابهام قرارداده است. حمایت برخی از کشورهای مرتجع و حامی غرب ازگروههای تروریستی به عنوان مهمترین عامل استمرار ناامنی در سوریه همچنان در راس حوادث منطقه قراردارد. حوادث عراق وعملکردگروه تروریستی-تکفیری داعش محوردیگرناامنی درهمسایگی ایران است.
همچنین به نظر میرسد یکی دیگر ازمهمترین چالشهای امنیتی ارتش جمهوری اسلامی ایران درسالهای آینده ناشی از تشدید تنشهای احتمالی ایران و آمریکا با قرارگرفتن ترامپ در راس قدرت آمریکا باشد. درسال جاری میلادی، استمرار حضور آمریکا در منطقه به بهانهی ساخت امنیت براساس راهبرد سازه انگاری وتلاش برای بدست گرفتن نقش پلیس جهانی از طریق تقویت روابط با برخی از کشورهای منطقه ازجمله عربستان وهمچنین استمرار مذاکرات با برخی از کشورهای عربی و غیر عرب منطقه از جمله مصر و ترکیه همچنان ادامه خواهد داشت. به نظر میرسد طی ماههای آینده این موضوع به واسطه حضور جمهوری خواهان وترامپ در راس قدرت آمریکا پررنگتر شود. این اقدام به طور مستقیم وغیر مستقیم منجر به تشدید ناامنیهای موجود در منطقه شده و به نوعی تشویق برخی از کشورهای عربی به خرید سلاح و تجهیزات غربی را در پی خواهد داشت به هرحال این اقدام به لحاظ تقویت قدرت نظامی کشورهای منطقه باید در دستور کارمقامات و مسئولین ایران از جمله ارتش قرارگرفته و اقدامات لازم برای تقویت اندیشهی دفاعی و امنیتی از طریق توجه به اختصاص بودجه لازم وکافی برای تقویت قدرت نظامی و ساختار نیروهای مسلح از جمله ارتش مد نظر قرار گیرد. تاکید مقام معظم فرماندهی کل قواخطاب به فرماندهان و مسئولین نیروهای مسلح مبنی براینکه، انتظار دارم نسبت به معماری و طراحی نیروهای مسلح درافق بلند مدت برمبنای اندیشهی دفاعی و امنیت جمهوری اسلامی ایران اهتمام ورزید. حاکی از اهمیت تقویت نیروهای مسلح و ارتش بوده و شایستهی توجه واقدامی جدی است.
تجزیه و تحلیل
سلطه علمی کشورهای بیگانه با استفاده از مقالات علمی
در حقیقت کشورهای صاحب تکنولوژی و صنعتی هرگاه برای تولید و ساخت دستگاه و یا ارتقا تکنولوژی خود به مشکل جدی برخورد میکنند آن مشکل را به دهها مسئله ریز تقسیم کرده تا کشورهای دیگر به اصل موضوع پی نبرند و با ایجاد پایگاههای علمی در قالب مقالات ISI[6] اقدام به جمع آوری مقالات علمی از سایر کشورها مینمایند. سپس هر مقاله خلاصه برداری و دادههای آن استخراج و طبقه بندی شده و توسط محققان آن کشور استفاده شده و آن نیاز علمی رفع میشود که در نهایت منجر به تولید محصولات با فناوری بالا و پیچیده شده و دوباره با قیمت چندین برابر بالاتر در اختیار کشورهای غیر صنعتی جهان قرار میگیرد. در حقیقت کشورهای صنعتی با بهرهبرداری از نیروی جوان و تحصیل کرده کشورهای جهان سوم و همچنین منابع طبیعی این کشورها نوع جدیدی از استعمار نوین را ایجاد نموده است و یا با ایجاد تسهیلات مناسب از قبیل کار و شغل و درآمد نخبگان را از سایر کشورها به کشور خود جذب مینمایند. در حقیقت به دلیل 1- عدم ارتباط دانشگاهها با صنعت، 2- عدم تبدیل مقالات علمی به کالا و تامین نیاز کشور، 3- عدم حمایت مادی و معنوی از نخبگان که سبب مهاجرت گسترده به سایر کشورها میشود. واقعیتی که امروزه وجود دارد این است که کشورهایی که امروز صاحب علم و فناوری هستند، صاحبان قدرت در جهان به شمار میروند. طبیعی است ایران هم بخاطر اینکه از بحثهای علمی و فناوری عقب نماند، در تلاش است تا به جایگاه مناسب و در خور خود در جهان دست یابد. از طرف دیگر، صاحبان استکبار در دنیا میخواهند این پیشرفت در انحصار خودشان باشد و مانع پیشرفت دیگر کشورها شوند. آن طور که از بیانات رهبر انقلاب اسلامی و نیز از سخنان کارشناسان سیاسی بر میآید میتوان چنین نتیجه گرفت که دشمنان ایران اسلامی از دیرباز تاکنون در صدد جستجوی راههایی برای وابسته کردن ایران به خود بوده و هستند. زمانیکه ایران توانست در زمینه علم هستهای پیشرفت چشمگیری حاصل کند، در کانون توجه مثلث شوم دشمن قرار گرفت. آنان روشهای متعددی را برای جلوگیری از پیشرفت علم هستهای ایران امتحان کردند، از بازدید از مراکز تأسیسات هستهای تا امضای قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل... اما هیچ کدام از این راهها پاسخگوی نیاز آنان نبود؛ لذا همان نقشه شوم همیشگی خویش یعنی ترور شخصیت و فرد را برگزیدند. خیال کردند که با حذف فیزیکی چند تن از دانشمندان هستهای میتوانند ضربه مهلکی به نظام بزنند [10]. این خیال، تصوری واهی بیش نبود چرا که به سرعت دانشمندانی جایگزین شده و با سرعت بیشتر به کار خود ادامه دادند. تهدیدها در شکل دیروز و مذاکره در شکل امروز هیچ کدام نخواهد توانست جلوی پیشرفت علمی ایران را بگیرد و جوانان با استعداد ایرانی به ندای رهبر خویش لبیک گفته و همواره در راه علم و ایمان آماده جهاد هستند. برای مقابله با این تهدیدها کشورهای جهان اسلام با ایجاد پایگاه داخلی به نام پایگاه علمی جهان اسلام ISC اقدام نموده تا بتوانند بدون وابستگی نیازهای خود را شناسایی و از طریق علمی و مقالات آنها را تامین نمایند. در ادامه دادههای استخراج شده از مصاحبه با صاحب نظران، گویای اهمیت زیاد این موضوع دارد که نیاز به توجه بیشتر مسئولان را نشان داده است.
جدول1: پاسخ مصاحبه شوندگان در ارتباط با اهمیت سلطه علمی بیگانگان
عنوان سوال |
پاسخ به سوالات |
|||
اهمیت |
کم |
متوسط |
زیاد |
خیلی زیاد |
سلطه علمی بیگانگان |
11 |
16 |
44 |
17 |
شکل1: درصد رای صاحب نظران بر میزان و اهمیت تهدید سلطه علمی کشورهای بیگانه
وابستگی نرم افزاری
کشور ما نیز که تازه گام در مسیر توسعه گذاشته همواره از دو بعد داخلی و خارجی در معرض تهدید امنیتی بوده و این تهدید کما کان ادامه دارد. منظور از تهدیدات نرم افزاری آن نوع تهدیداتی است که متاثر از عوامل چهار گانه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بوده و با توجه به موقعیت داخلی امنیت یک کشور را باخطر مواجه به میکند. در مقابل تهدیدات نرم افزاری تهدیدات سخت افزاری قرار دارد. هجوم نرم افزارهای بیگانه به داخل کشور و دادن امکانات به شهروندان به صورت رایگان فرصتها و خطرات فراوانی را پیش روی کشور ایجاد میکند، از آنجایی که اطلاعات مبادله شده در این نرم افزارها درون پایگاه داده ذخیره می شود بعدها میتواند زمینه جاسوسیهای زیادی را ایجاد نماید. از جمله معضلات استفاده گسترده از این اپلیکیشنها بدون فرهنگسازی و آموزش نحوه استفاده را میتوان به موارد زیر اشاره نمود.
الف: تهدیدات فرهنگی- اجتماعی در نرم افزارها:
1- تهاجم فرهنگی: تهاجم فرهنگی را باید مجموعه اعمال آگاهانه و با هدف دشمن برای تغییر آگاهیها در گرایشها تمایلات مردم از حوزه تفکرات دینی و اسلامی به حوزه جهان بینی مادی و الحادی دانست. نتیجه این تهاجم اختلال در روابط استراتژیک مردم با نظام سیاسی و حکومت دینی است. تهاجم فرهنگی زمینه افزایش توقعات مردم را در داخل فراهم خواهد کرد. بخشی از افزایش توقعات مردم را باید در تهاجم فرهنگی برنامهریزی شده و کنار زدن فرهنگ بومی و ترویج ارزشهای ضد ملی و دینی مانند فرهنگ تجمل گرایی اشرافیگری چشم هم چشمی و....دانست بالطبع دولت نیز با معضلات اقتصادی متعددی دست به گریبان است و قدرت بر آوردن همه توقعات مردم و یا توقعات همه مردم را ندارد. لذا روزبروز بر نارضایتی مردم از دولت و حکومت به تبع عدم ارضای نیازها و توقعات متاثر از ارزشهای تزریق شده به واسطه تهاجم فرهنگی افزوده خواهد شد که خود یک مقوله ضد امنیتی بوده و حکومت را با بحرانهای درونی مواجه خواهد کرد. امروزه تهاجم فرهنگی از طریق گسترش ابزارهای اطلاع رسانی و استفاده نادرست از آنها و عدم فرهنگ سازی در باره چگونگی استفاده از نقاط مثبت تکنولوژی روز صورت میگیرد. در جهان کنونی بخش عمدهای از چالشهای حکومتهای جهان سوم را حاکمیت ماهوارهها و اینترنت تشکیل میدهند. اگر از حاکمیت بلامنازع این ابزارها جلوگیری شود و تنها در قالبهای غیر مخرب استفاده گردند. به نقض حقوق انسانی و نبود جریان آزاد اطلاعات متهم می شوند و در صورت آزادگذاری مطلق و بدون هیچ محدویتی به دلیل فرهنگ سازی نکردن در خانوادهها و محیطهای آموزشی و همچنین نبود فرهنگ صحیح چگونگی استفاده از ابزارهای اطلاع رسانی خودبخود حکومتها زمینه تغییرات فرهنگی جوامع جهان سومی با حاکمیت ماهواره و اینترنت به خطر میافتد. لذا تنها راه حل ایجاد پاد زهر یعنی تقویت فرهنگهای ملی بومی و اسلامی توام با محدودیت قانونی قایل شدن میباشد.
2- ارتجاع: معنای مورد نظر ما از ارتحاع عبارتست از بازگشت به ارزشهای فرهنگی دوران قبل از انقلاب عالمان علم سیاست آخرین مرحله یک انقلاب را دوران تر میدور میدانند. در این دوران است که شعارهای واقعی و اصلی و اهداف حقیقی یک انقلاب فراموش شده و در مردم آرزو و یا به تعبیر دیگر شوق پذیرش ارزشهای دوران قبل از وقوع انقلاب در آنها پدید میآید. لذا خطرناکترین تهدید امنیتی کشور را میتوان دوره تر میدور به حساب آورد. علل بوجود آمدن این دوره نیز ناتوانی و ناکامی حکومت گران از بر آوردن شعارهای انقلاب اهداف و آرمانهای آن و کنار گذاردن مردم از صحنه و خنثی در نظر گرفتن فعالیتهای مردم بر میگردد. انقلاب اسلامی حرکتی انقلابی در روحیات افکار اخلاق و اعتقاد بوده و از اینرو فرهنگ تجمل پرستی راحت طلبی فساد اخلاقی سیاسی و اداری تبعیض بی عدالتی رشوه خواری را از مظاهر رژیم شاهنشاهی میدانست. اما اکنون بعد از گذشت چهار دهه از انقلاب شاهد ظهور و رشد مجدد این ارزشها و فرهنگها در دستگاههای نظام و در سطح جامعه هستیم که در صورت چاره نیاندیشی پایههای اقتدار سیاسی و امنیتی نظام را متزلزل خواهد کرد که بیشتر این نوع تفکر بخاطر عدم کنترل نرم افزارها و تزریقات از جارج از کشور بوده است.
ب: تهدیدات سیاسی این نرم افزارها:
تجدید نظر طلبی: تجدید نظر طلبی نه به معنای اصلاح عیوب بلکه به معنای تغییرات اساسی در ساختار حکومت و احیانا تغییر و انطباق آن با آموزههای لیبرالیسم میباشد. تجدید نظر طلبها در کشور ساختار کنونی قانون اساسی کشور را مغایر با حقوق شهروندی میدانند. از اینرو خواهان تغییر قانون اساسی میباشند. تجدید نظر طلبها در جریانها و جناحهای سیاسی در کشور را بر عهده دارند. بنابراین رویکرد جریانها و جناحهای سیاسی لیبرالمنش به آموزههای مکاتب اومانیستی سیاسی غرب و رد نظریات دین درباره ایجاد حکومت مردمی و توسعه گرا از سوی این جریانها را باید یک تهدید امنیتی به لحاظ سیاسی به حساب آورد. مهمترین مولفههای قدرت در جمهوری اسلامی ایران ایمان تودههای مردم هدایت رهبر و ایدئولوژی انقلابی است. بنابراین نقاط آسیب پذیر به لحاظ داخلی نیز با حفظ این سه عنصر مورد تجربه و تحلیل قرار میگیرد. هر عاملی که باعث سستی در ایمان مردم بوده و موقعیت رهبری را تضعیف نماید و اید ئولوژی انقلابی مردم را که ملهم از مبانی دینی و تعلیمات تشیع میباشد را به زیر سوال برده یک تهدید امنیتی به حساب میآید و چون تجدید نظر طلبها که درون احزاب چپ گرای کنونی لانه کردهاند به دنبال تضعیف هر سه عناصر فوق بودهاند یک تهدید امنیتی اند. که میتوان از مصادیق این اقدامات خبیث آمیز را کانالهای آمد نیوز و ... بر شمرد. حال به بررسی نظرات صاحب نظران درباره میزان اهمیت خطرات ناشی از عدم کنترل نرم افزارها و اپلیکیشنها پرداخته شده است.
جدول2: پاسخ مصاحبه شوندگان در ارتباط با اهمیت وابستگی نرم افزاری
عنوان سوال |
پاسخ به سوالات ( اهمیت) |
|||
اهمیت |
کم |
متوسط |
زیاد |
خیلی زیاد |
وابستگی نرم افزاری |
3 |
36 |
29 |
20 |
شکل2: درصد رای صاحب نظران بر میزان و اهمیت تهدید وابستگی نرم افزاری
تهدیدات سایبری
بیش از دو دهه است که اینترنت نقش بسزایی در ارتباطات جهانی ایفا میکنـد و بـه طـور روزافزونی با زندگی مردم جهان عجین شده است. نوآوریها و هزینه کم در این زمینـه باعـث شده دسترسی، استفاده و عملکرد اینترنت، به میزان قابل توجهی افزایش یابـد، بـه طـوری کـه امروزه اینترنت در سراسر دنیا در حدود 2 میلیارد کاربر دارد. اینترنت شبکه وسیع جهانی را به وجود آورده که سالانه میلیاردها دلار برای اقتصاد جهانی سودآوری داشته است. با وجود این، اینترنت دولتها را در مقابل چالشهای جدید امنیتی قرار داده اسـت. هزینـه کم ورود، ناشناسبودن، مشخص نبودن قلمرو جغرافیایی تهدیدکننـده، تأثیرگـذاری شـگرف و عدم شفافیت عمومی در فضای سایبری، موجب شده بازیگران قوی و ضعیف اعم از دولتها، گروههای سازمانیافته و تروریستی و حتی افراد به این فضا وارد شده و تهدیـدهایی همچـون جنگ سایبری، جرایم سایبری، تروریسم سایبری، جاسوسی سایبری و مانند آنها را بـه وجـود آورند. همین نکته، تهدیدهای سایبری را از تهدیدهای سنتی امنیت ملی که تا حدود زیـادی از ماهیت شفافی برخوردارند و بازیگران آن را دولت- ملتهایی تشـکیل مـیدهنـد کـه در یـک قلمرو مشخص جغرافیایی قابل شناسایی هستند، متمایز کرده و سبب شده است امنیت ملی بـه مفهوم سنتی آن در این فضا به چالش کشیده شده و ناکارآمد به حساب آید. انواع تهدیدهای سایبری بازیگران دولتی و غیردولتی از قدرت سایبری استفاده مـیکننـد تـا بـه اهـداف اجتمـاعی، ایدئولوژیکی، سیاسی، نظامی و مالی خود در فضای سایبری و دنیای واقعی دسـت یابنـد. ایـن اهداف در فضای مجازی از شیوههای متفاوتی حاصل میشوند کـه مهمتـرین آنهـا عبارتنـد از: جنگ سایبری، تروریسم سایبری، جرایم سایبری، جاسوسی سایبری و آشفتگی سایبری.
جنگ سایبری[7]
اگر با نظر کلازویتز موافق باشیم که جنگ عمل صرفاً سیاسی نیست، بلکه ابزار سیاسـی برای رسیدن به اهداف سیاسی است، میتوانیم بگوییم که جنگ در فضـای مجـازی توسـط بازیگرانی صورت میگیرد که به دنبال استفاده از این فضا برای رسیدن بـه اهـداف سیاسـی خود هستند. به منظور درک اینکه آیا عمل خصمانه در فضای مجازی جنگ قلمداد میشـود یا نه، لازم است قصد بازیگر را درک کنیم. به عنوان مثال، اگر هدف از یک حملـه اینترنتـی سود مالی یا شخصی از طریق روشهای مجرمانه مانند سرقت، تقلب و اخاذی باشد، باید با آن به عنوان عمل مجرمانه برخورد شود، اما اگر هدف مهاجم با جاهطلبـیهـای بـه مراتـب بزرگتر همچون واردکردن آسیب جدی به دولت یا شهروندان آن همچون تخریب، تضـعیف و غیرفعال کردن زیرساختهای نظامی و غیرنظامی باشـد، چنـین رفتـاری در واقـع چیـزی نزدیک به اقدام جنگی در مفهوم سنتی اسـت [11]. در سـال2007 استونی به عنوان کشور کوچک مدرن در مقیاس بزرگ مورد حملههای اینترنتی قـرار گرفت. فنآوری بالای این کشور زمینههای مناسب برای حملههـای اینترنتـی بـا انگیـزههـای استدلال مـیکنـد، جنـگ 1 سیاسی بود [12]. همانطور که ریچارد کلارک سایبری شکل جدیدی از مبارزه است که ما هنوز نمیتوانیم آن را به طور کامل درک کنـیم. در عین حال، روشن است که در دنیای امروز، میدان جنگ حوزه خود را به فضـای مجـازی گسترش داده و باید آن را به عنوان پنجمین عرصه جنگ در کنار عرصههـای سـنتی زمـین، هوا، دریا و فضا در نظر گرفت.
حمله سایبری[8]
حمله سایبری چیزی متفاوت از جنگ سایبری است. حمله سایبری اختلال در صـحت یـا درستی دادههاست که معمولاً از طریق کدهای مخرب و تغییر در منطق برنامه و کنتـرل دادههـا که منجر بـه خروجـیهـای اشـتباه مـیشـود، صـورت مـیگیـرد [13] حملههای سایبری شامل چهار حوزه میشـود: 1 -از دسـت دادن تمامیـت، 2 -از دسـت دادن قابلیت، 3 -از دست دادن اطلاعات محرمانه و 4 -تخریب فیزیکـی [14] آب، برق، بانکداری و حملونقل هوایی، تنها چند نمونه از خدماتی است که توسط زیرساختهای اطلاعات و ارتباطات در حال اجراست. این زیرساختها به طور فزایندهای به یکدیگر وابسـته هستند و هر حمله اینترنتی میتواند همانند بازی دومینو در آنها اختلال ایجاد کنـد. اخـتلال در یک سیستم مساوی با اختلال در دیگر سیسـتمهاسـت و ادامـه ایـن رونـد از تـأثیرات بـالقوه اینترنتی حمل است [15].
تروریسم سایبری[9]
آژانس مدیریت فوق العاده فدرال، تروریسم سایبری را اینگونه تعریف میکند: تهدیـد و حمله غیرقانونی علیه رایانهها، شـبکههـا و اطلاعـات ذخیـره شـده در آن، زمـانیکـه بـرای ترساندن یا مجبورکردن حکومت یا مردم آن در پیشبرد اهداف سیاسی یا اجتمـاعی صـورت مـیگیـرد .تروریسـتهـا بـا از دسـت دادن پایگاههای فیزیکی کلیدی (مانند افغانستان)، به عامل کلیدی برای اقدام در فضـای سـایبری تبدیل شدهاند. این اقدامهای میتواند شامل افزایش منابع برای حمایت از عملیاتهای خود، برنامهریزی عملیات ( استفاده از ابزارهای در دسترس هماننـد(earth Google ، فرمانـدهی و کنترل عملیات، انجام عملیاتهای نفوذی و آمـوزش بـه هـواداران خـود (اسـتقرار وسـایل انفجاری) باشد [16].
جرایم سایبری[10]
جرایم اینترنتی میتواند نقض حق مالکیت معنوی، نقض حق اختراع، ربودن اسرار تجـاری و غیره باشد. این جرایم، همچنین شامل حمله عمدی به رایانهها به منظور مختلکردن آنها و یا کپی از اطلاعات طبقه بندی شده میشود [17]. تحلیـلگـران هزینـه جرایم اینترنتی را برای صنعت جهانی بیش از هزار میلیارد دلار در موارد نقض مالکیت فکـری و از دست دادن اطلاعات تخمین زدهاند. برای مثال، شخصی در سال 2009 ،چندین ترابایت از دادههای مربوط به سیستم الکترونیکی و طراحی اطلاعات از برنامه جنگندههـای مشـترک 300 میلیارد دلاری پنتاگون را به سرقت برد. علاوه بر این، بیشتر مجرمان اینترنتی از مجـازات فـرار کردهاند. بدیهی است این فعالیت پرسود و اغلب بدون مجازات، در واقع تهدیدی برای امنیـت ملی است [18].
جاسوسی سایبری[11]
جاسوسی سایبری از رایانهها و سیستمهای مربـوط بـه آن اسـتفاده مـیکنـد تـا اطلاعـات محرمانه را جمع آوری کند. برخلاف جرایم سایبری که مسائل مالی و اقتصادی محـرک اصـلی مجرمان است، جاسوسی سایبری بیشتر تأثیرات سیاسـی داشـته و جامعـه را تهدیـد مـیکنـد. محرکهای اصلی جاسوسی سایبری متفاوت است، اما شـامل کسـب منـافع نظـامی، صـنعتی، سیاسی و فنی است. جاسوسان سایبری اطلاعات دزدیده شده را با اهداف مختلف مورد استفاده قرار میدهند که برخی از آنها عبارتند از تهدید، اخاذی و مختل کردن اقدامات رقبـای سیاسـی [19].
آشفتگی سایبری[12]
آشفتگی سایبری از رایانهها و سیستمهای مربوط به آن استفاده میکند تا هدف مـورد نظـر خود را ناقص کرده، تحت تأثیر قرارداده و یا آن را آزار دهد. اهداف سیاسـی و ایـدئولوژیکی در پشت این اقدامات وجود دارد و افراد از ابزاری اسـتفاده مـیکننـد کـه غیرقـانونی هسـتند. گروههای هکری آنارشیستی و نیهیلیستها از آشفتگی سایبری استفاده میکنند. به عنوان مثـال، ، مدیر سایت جنجالی 3 گروهی تحت عنوان «ناشناختهها» در واکنش به دستگیری جولیان آسانژ ویکیلیکس، حملههای سایبری گستردهای انجام دادند. برخلاف جرایم سـایبری و جاسوسـی سایبری که هدفشان دزدی یا تغییر اطلاعات است، آشـفتگی سـایبری سـعی در مجـازات یـا تأثیرگذاری بر عقاید و رفتار هدفهای خود دارد. ممکـن اسـت طـی ایـن مرحلـه، اطلاعـات زیادی دزدیده شده و یا تغییر یابد و یا هزینههای مادی فراوانی به شبکههای هدف وارد شـود، اما قصد و نیت اصلی آشفتگی سایبری، آسـیب رسـاندن اسـت. بـازیگران دولتـی و غیردولتـی میتوانند از این ابزار استفاده کنند، ولی تا کنون آشفتگی سایبری توسط افرادی انجام شده که با نام فعالان عرصه هک شناخته شدهاند (18: Sharp and Lord .( تهدیدهای سایبری از ماهیتی متنوع، گسترده و منحصر به فرد برخوردارند. متنـوع از آن رو که این تهدیدها تمام حوزههای زندگی بشر را تحت
عنوان سوال |
پاسخ به سوالات ( اهمیت) |
|||
اهمیت |
کم |
متوسط |
زیاد |
خیلی زیاد |
تروریسم سایبری |
3 |
17 |
45 |
23 |
هک شدن سایتهای اینترنتی |
11 |
11 |
37 |
29 |
جاسوسی سایبری |
6 |
19 |
30 |
33 |
افشای اطلاعات در فضای سایبری |
5 |
6 |
33 |
44 |
جدول3: پاسخ مصاحبه شوندگان در ارتباط با اهمیت تهدیدات سایبری
تأثیر قرار دادهاند و در نتیجه عـدم امنیـت در فضای سایبری بسیار بالاست. گستردگی نیز از آن رو کـه نـه تنهـا بـازیگران دولتـی، بلکـه شرکتهای خصوصی، گروهها و افراد را نیز درگیر خود کرده است و منحصر به فرد بودن نیـز بدین علت است که ماهیت این تهدیدها متمایز از تهدیدهای سنتی و رایج گذشـته اسـت کـه البته، این ویژگی بیشتر دولتها و درک آنها از تهدید را تحت تأثیر قرار داده است.
شکل3: مقایسه میزان اهمیت تهدیدات سایبری بر اساس پاسخ صاحب نظران
تأثیر تهدیدهای سایبری بر امنیت ملی
بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران حوزه امنیت، بر این باورند که پایان یافتن دوران جنگ سرد نه تنها منجر به امنترشدن جهان نشده است، بلکه بـه وجـود آمـدن چـالشهـای امنیتـی غیرنظامی جدیدی همچون تخریب محیط زیست، رفاه اقتصادی، سازمانهای جنایی بین المللی و مهاجرت گسترده افراد، امنیت جهانی را با چالشهای جدیتری نسـبت بـه گذشـته مواجـه ساخته است. تحلیلگران بر این باورند که اهمیت این مسائل "جدید" نـه تنهـا بازاندیشـی در تهدیدهای امنیتی، بلکه تجدید نظر درباره خود مفهوم امنیت را ضروری میسازد. در عین حال، انتقادی که بر ادبیات موجود امنیت وارد است این است که اغلب این متـون بـه تهدیدهای سایبری به عنوان یکی از همین چالشهای امنیتی جدید که در ایـن زمینـه بسـیار هـم پراهمیت به نظر میرسد، توجه اندکی داشتهاند. همانطور که در بخشهای پیشین اشاره شد، آنچه در مورد این تهدیدهای جدید قابل توجه است، این است که ویروسها، کرمها، جرمها، هکرها و حملات اینترنتی، امروزه واقعیت مسلم و روزمره هستند. حملات مخرب مهم با تأثیرات گسترده، تهدیدهای سایبری را به عنوان یکی از بدترین تهدیدهای منافع ملی به تصـویر کشـیده اسـت تـا جایی که ایالات متحده آمریکا اعلام کرده است که این حملات را به عنوان جنگ تلقی کرده و با آن برخورد فیزیکی خواهد کرد. از طرف دیگر، بحث و گفتگـو دربـاره ایـن تهدیـدات متـأثر از انقلاب مداوم اطلاعات و رسوخ آن به تمام جنبههای زندگی بشر امروز است. بنابراین، در بخش پیش رو، ابتدا به انقلاب اطلاعات و تأثیر شگرفی که بر روی قدرت و منـابع آن خواهـد داشـت پرداخته و سپس از این رهگذر، تهدیدهای سایبری وابسته به آن و تأثیری که میتواند بـر امنیـت ملی داشته باشد، مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در ادامه میتوان گفت: فضای سایبری و فناوریهای وابسته به آن، یکی از مهمترین منابع قـدرت در هـزاره سـوم هستند. ویژگیهای فضـای
سـایبری همچـون قیمـت پـایین ورود، گمنـامی، آسـیب پذیر
و نامتقارن بودن، پدیده انتشار قدرت را به وجود آورده است، بدین معنی که اگر تاکنون دولتها بازی قدرت را تنها میان خود تقسیم کرده بودند، از این پس بایـد آن را بـا بـازیگران دیگـری همچون شرکتهای خصوصی، گروههای سـازمان یافتـه تروریسـتی و جنـایی و افـراد تقسـیم نمایند، اگر چه هنوز این دولتها هستند که در این عرصه نقش مهمـی را بـازی مـیکننـد. بـه طبع، این پدیده امنیت ملی دولتها را از تأثیرگذاری خود بی نصیب نخواهد گذاشت .این تأثیرگذاری را از چند جهت میتوان مورد ارزیابی قرار داد. نخست، مفهوم امنیـت اسـت. دیگر نمیتوان امنیت ملی را همانند گذشته در ارتباط با مسائل نظامی و مرزهای داخلی و خـارجی تعریف کرد، بلکه امروزه، خطر افت کیفیت زندگی شهروندان نیز نوعی تهدیـد بـرای امنیـت ملـی محسوب میشود. دوم، از میان رفتن بعـد جغرافیـایی در تهدیـدهای سـایبری اسـت. در گذشـته، تهدیدهای نظامی از محل جغرافیایی خاصی برخوردار بودند. در نتیجه، مقابله بـا آن دسـت کـم از جهت شناسایی کار چندان دشواری نبود. سوم، گستردگی آسیب پذیریهـای ناشـی از تهدیـدهای سایبری است. این تهدیدها پراکنده، چندبعدی و چندسویهانـد و چـون در ارتبـاط بـا شـبکههـای ارتباطی و زیرساختهای حساس میباشند، سطح آسیب رسانی آنها بسـیار بالاسـت. چهـارم، ایـن تهدیدها را صرفاً با شیوههای سنتی همانند به کارگیری ارتش و نیروی پلیسی نمیتوان مهار کرد و برای مقابله با آنها تلاش دولتها به تنهایی کافی نیست و همکاری مـؤثر و دوجانبـه دولـتهـا و بخش خصوصی را که دارای منافع مشترکی در برخورد با اینگونه تهدیدها هستند، میطلبد. پـنجم، همانگونه که از نکته قبلی بر میآید، تهدیدهای سایبری صرفاً متوجه دولتها نیست، بلکه افـراد و شرکتها نیز از آسیبهای این تهدیدها بینصـیب نخواهنـد بـود. ششـم، چـون امنیـت در عصـر اطلاعات صرفاً دولت محور نیست، بنابراین رویکردهای مختلف نظری در روابط بین الملـل کـه بـه طور عمده بر مبنای دولت محوری به ساختاربندی نظریات خود پرداختهاند، یا به راحتی از کنار این تهدیدها گذشتهاند و یا در تحلیلهای خود با سردرگمی مواجه شدهاند. در پایـان، ذکـر ایـن نکتـه ضروری است که مجموعه عوامل بالا سبب خواهد شد دولتها و محافل دانشگاهی دیر یا زود در برداشتهای خود نسبت به منافع، پایگاههای قدرت و امنیتشان تجدید نظر کنند. لذا پارهای از اقدامات که میتواند تا حدودی آسیب پذیری نیروهای مسلح و ارتش جمهوری اسلامی ایران را در جنگ آینده در برابر حملات سایبری کشورهای متخاصم کاهش دهد به شرح زیر پیشنهاد میگردد:
الف- آگاه سازی سایبری: همگام با پیشرفت فناوری اطلاعاتی آسیب پذیریها نیز افزایش یافته و اهمیت ارتقای آموزش و دانش سایبری همه کارکنان آجا بیش از پیش گردیده است. برای این مهم لازم است تا سرفصل آموزشهای مرتبط با موضوع در مدارس و دانشگاههای آجا در همه مقاطع گنجانیده شود. هم چنین در بخشهای تحقیق و توسعه همه سازمانها و یگانهای آجا اهمیت موضوع تبیین و تحقیقات مرتبط با مقولات جنگهای نوین دارای اولویت گردند.
ب- ایجاد امنیت در شبکه: اقدامات تامینی لازم برای محافظت از سیستمهای ارتباط و مخابرات آجا به عمل آمده و روشهای اثر بخش برای جلوگیری از ورود عوامل غیر مجاز، کشف حملات سایبری، ریشه کن کردن ویروسها، کرمها و سایر عوامل مزاحم به سیستمها به مورد اجرا گذارده شود. طرح تامین لازم برای مقابله با حملات سایبری که در برگیرنده خط مشیهای لازم برای مقابله با شرایط قابل پیش بینی و غیر قابل پیش بینی را داشته باشد، باید مبتنی بر طرحهای امنیت ملی تدوین گردد. تجهیزات موجود الکترونیکی و مخابراتی باید توسط متخصصین خبره و متعهد داخلی به دقت بازرسی گردیده تا از عاری بودن آنها از آلودگیهای پیش گفته اطمینان حاصل گردد.
ج- خودکفایی تجهیزاتی: برای دستیابی به امنیت واقعی چارهای جز اجتناب از واردات تجهیزات خارجی و اتکا به تولیدات خانگی رایانه، وسایل مخابراتی و سیستمهای تسلیحاتی و نظایر آن وجود ندارد. علاوه برآن نیاز به سرمایه گذاری بومی در بخش نرم افزار نیز بسیار ضروری به نظر میرسد.
د- اتخاذ مشی فعال جنگ اطلاعاتی سایبری :نقاط ضعف سیستمهای مخابراتی و الکترونیکی دشمن را باید شناسایی نموده و در حوزه جنگ سایبری مشی فعال را اتخاذ و تجربه و تبحر کافی را در زمینه به کار گیری ویروس، میکروب، کدهای رمزشکن، نفوذگری، ارسال پارازیت و غیره کسب نمود
نتیجه گیری با گسترش انقلاب های تکنولوژیک و اطلاعاتی و پیچیده تر شدن مناسبات اقتصادی و تولیدی در عصر جهانی شدن، ازیک سو مفهوم قلمروزدایی مطرح شده است و از سوی دیگر تغییر ماهیت تهدیدهای امنیت و مفهوم مرز و حراست از آن را به مسئله ای حیاتی بدل ساخته است. بنابراین، ویژگی جهانی و بدون مرز بودن این فضا با توسل به فناوری اطلاعات، امنیت ملی را با چالشی جدی مواجه کرده است. بنابراین، به عنوان یک نتیجه گیری کلی میتوان گفت هزینه کم ورود، ناشناس بودن، مشخص نبودن قلمرو جغرافیایی تهدیدکننده، تأثیرگذاری شگرف و عدم شفافیت عمومی در فضای سایبری موجب شده تا بازیگران اعم از دولتها، گروههای سازمان یافته و تروریستی و حتی افراد به این فضا وارد شده و تهدیدهایی همچون جنگ سایبری، جرایم سایبری، تروریسم سایبری، جاسوسی سایبری و … را به وجود آورند. جمهوری اسلامی ایران نیز به دلیل آنکه محیط امنیتی آن بیش از آنکه دارای فرصت باشد، تهدیدهای بی شماری را دربردارد همانند هر کشور دیگری نیازمند استراتژی جامعی برای مقابله با این مسئله در جهت تضمین امنیت و دستیابی به منافع حیاتی خود از جمله انرژی هستهای میباشد و لزوم برنامه ریزی و مقابله با این مسئله به عنوان یکی از مهمترین تهدیدها و آسیب ها با توجه به اقدامات تخریبی علیه آن 14 و ... ناگزیر مینماید. لذا با اتخاذ یک روش و برنامه ریزی مناسب می توان این روند را معکوس نمود و « استاکس نت » نظیر مهمترین کار ویژه امنیتی یک نظام، یعنی تبدیل تهدیدها به فرصتها را صورت داد.
و- آموزش خبرگان نفوذگر: در زمینه آموزش و تربیت خبرگان نفوذگر درسیستم های الکترونیکی و مخابراتی باید اقدامات جدی در مراکز آموزش فرهنگی آجا به عمل آید.
ه- هماهنگی اقدامات جنگ سایبری در بالاترین رده: اهمیت جنگ سایبری ایجاب مینماید که هماهنگیهای لازم برای اتخاذ مشی لازم در سطح ملی و با مشاورت خبرگان نظامی صورت پذیرد. در حال حاضر فقدان چنین هماهنگی سبب از
هم گسیختگی و عدم ورود صحیح ارکان کشور در این عرصه گردیده است به نحوی که امکان ارزیابی واقعی جایگاه کشور و آجا در این عرصه و وضعیت دشمنان بالقوه آن وجود ندارد. در این رابطه تشکیل یک هسته سیاست گذاری در سطح ملی با حضور کلیه عناصر ذیربط در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و یا وزارت دفاع ضروری می باشد. در هر صورت آنچه که از اهمیت بالایی برخوردار است دستیابی به یک راهبرد ملی در زمینه جنگ سایبری است که تابعی از راهبرد دفاعی کشور می باشد.
ز- شناسایی و به کارگیری کلیه امکانات بالقوه سایبری در کشور: شرکتهای پیشرو در تولید نرم افزار، دانشگاههای صنعتی معتبر، کارخانجات الکترونیکی پیشرفته، مراکز تحقیقاتی صنعتی و غیر صنعتی، جشنواره های علمی معتبر، همایشها و نمایشگاههای تخصصی و نظایر آن بستر و زمینههای علمی و فنی مورد نیاز کشور را اداره و ارائه مینمایند که لازم است در راستای نیازمندیهای آجا شناسایی و از آنان بهره برداری به عمل آید. ترکیبی از خبرگان و متخصصین فناوری اطلاعات در آجا و بخشهای یاد شده میتوانند زمینه لازم برای تشکیل یک نیروی واکنش سریع سایبری را فراهم آورده و در موقع لزوم در اسرع وقت نسبت به انجام عملیات آفندی و یا پدافندی اقدام نمایند.
ر-ایجاد ساختار سازمانی مناسب در آجا: به منظور ورود در عرصه جنگ سایبری و هماهنگی عملیاتی، ایجاد ساختارهای هماهنگ کننده ستادی و یگانهای عملیاتی در همه سطوح آجا ضروری است.
نتیجه گیری
هیچ نشانهای از کاهش سرعت رشد انقلاب اطلاعاتی مشهود نیست. جنگ سایبری یکی از قلمروهای مطرح در عرصه برخوردهای بین المللی در سالهای آغازین هزاره سوم بوده و فرصتها و تهدیدهای قابل توجهی را در عرصه امنیت ملی و دفاع مطرح نموده است. بی شک عدم توجه کافی به این زمینه، تهدیدها را بالفعل نموده و فرصتها را خواهد سوخت. وابستگی فناورانه به کشورهای بیگانه بالاترین تهدید و تلاش در زمین خودکفایی سایبری بالاترین اولویت در راهبرد جنگ سایبری است. بنابراین تشکیل هستههای سیاست گذاری در سطح ملی و ساختارهای واکنش سریع در حوزه دفاع ازاهم امور است. آن چه که امروز بسیار اهمیت دارد استفاده از زمان و تسریع در طرح ریزی جنگ سایبری در آجا میباشد. با توجه به تحلیل داده های استخراج شده از نظر سنجیها و مصاحبات صورت گرفته توسط اساتید نظامی، مشخص شد بالاترین درجه و اهمیت تهدید افشای اطلاعات و تروریسمم سایبری بوده که نیاز به توجه بیشتر مسئولان زیربط دارد.
1. ر. ز. مجتبی, “ تدوین راهبردهای دفاع سایبری ارتش جمهوری اسلامی ایران,” فصلنامه مدیریت نظامی, جلد 59, p. 106, 1394. |
2. ب. ایرج, “ مقاله تبیین نقش جنگ سایبری در جنگ های آینده,” فصلنامه علوم وفنون نظامی, جلد 28, p. 48, تابستان 1393. |
3. ر. ز. مجتبی, “ تدوین راهبردهای دفاع سایبری ارتش جمهوری اسلامی ایران,” فصلنامه مدیریت نظامی, جلد 59, p. 109, پاییز 1394. |
4. ف. گراهام, قبله عالم: ژئوپلتیک ایران، ترجمه عباس مخبر, تهران, 1372 . |
5. ا. اصغر, کالبدشکافی تهدید, تهران: انتشارات دانشگاه عالی, 1387 . |
6. م. ابراهیم, نظام دوقطبی و جنگ ایران- عراق, تهران: انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس, 1388 . |
8. ا. ت. پ. ب. ع. ابراهیم, “ راهکارهای مقابله باتهدیدهای سایبری علیه جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر نقش فناوری و منابع انسانی,” فصلنامه راهبرد دفاعی, جلد 50, p. 105, تابستان 1394. |